چکیده:
پاسخ به این پرسش فلسفی کلی که چرا باید مجازات کرد، را با رویکردهای متفاوتی میتوان مطرح کرد. در یک نگاه کلی پاسخ به این پرسش کلی براساس دو نگاه متفاوت آیندهنگر و گذشتهنگر مطرح شده است. چنانچه مجازات براساس اهداف آتی آن توجیه شود، پاسخ به پرسش مربوط به چرایی آن به صورتی متفاوت از زمانی خواهد بود که مجازات براساس گذشته و با توجه به ارزشهایی که نقض گردیده است توجیه شود. رویکرد نخست برای مجازات یک سری از اهداف عینی را در نظر میگیرد که براساس آن میتوان در خصوص مجازات قضاوت کرد و عملکرد آن را ارزیابی نمود و در مقابل، رویکرد دوم جای چندانی برای ارزیابی و قضاوت در خصوص مجازات باقی نمیگذارد. این از آن روست که اهداف مجازات در این رویکرد براساس انتزاعیات و نه براساس عینیات تعریف و توضیح میشوند. فارغ از اینکه هر کدام از این رویکردها دارای چه نقطه ضعف یا قوتی هستند و بدون آنکه قصد قضاوت در خصوص کارایی آنها را داشته باشیم، به بررسی مکانیسمهایی خواهیم پرداخت که در دیدگاه آیندهنگر برای نیل به هدف غایی مجازات مورد استفاده قرار میگیرند. این سازوکارهای اجرایی عمدتاً در قالب رعبآوری، درمان و ناتوان سازی ظهور میکنند که در ادامه به آنها به صورت مفصل پرداخته خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
(رحمدل ، همان منبع : ٢٢) آثار و نتايج مد نظر مجازات در اين رويکرد، عمدتاً براساس وظايف سه گانه مجازات تعريف ميشود: نخستين وظيفه که خاص همه مجازات ها، به جز کيفر مرگ ، است بايد اصلاح کساني باشد که مورد تنبيه قرار ميگيرند.
گرچه به طور کلي اين بحث هميشه مطرح ميشود که آيا بازدارندگي، ناتوان سازي و يا بازپروري موثرترين شيوه هاي پيشگيري هستند يا خير، با اين حال به ندرت اين امر مورد ترديد قرار گرفته است که تشخيص تاثيرات بازدارنده مجازات در برخي از اشکال خود، سياست اصلي و کليدي نظام مجازات ها است .
(٤٠-٣٣ :١٩٦٦ ,Pincoffs) نکته اينجاست که اگر تنها شاخص و ملاک مجازات ، سودمندي باشد چگونه ميتوان از اعمال مجازات بر افراد بيگناه جلوگيري کرد، آن هم در شرايطي که تحميل اين مجازات منافع بيشتري در بازداشتن افراد از ارتکاب جرم و تضمين دادن به جامعه در اين خصوص داشته باشد؟ پاسخي که فايده گرايان به اين پرسش داده اند اين است که قرباني کردن افراد بيگناه در جامعه خود اثرات زيان بار بيشتري خواهد داشت و بدين جهت اين امر حمايت چنداني در بين طرفداران فايده گرايي نخواهد داشت ، چرا که مجازات کردن افراد بيگناه اشتباه بوده و از اين رو اين امر قابل پذيرش نيست ، حتي اگر از نظر اجتماعي از برخي جهات اين اقدام بتواند مفيد باشد.