چکیده:
پژوهش بر اساس نظریهی انسجام هلیدی و حسن (1985) و با روش توصیفی – تحلیلی و آماری انجام شد. هدف نگارندگان این بود که در چارچوب فرانقش متنی هلیدی، به بررسی مقایسهای کاربست عوامل انسجام متنی و میزان انسجام و پیوستگی در متون شعری هشت بیتی از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمهی انگلیسی جاوید مجدِّدی بپردازند و به سؤالات زیر پاسخ دهند: 1 .بر اساس نظریهی انسجام هلیدی و حسن (1985)، میزان انسجام و پیوستگی در این شعر مثنوی مولوی و ترجمهی آن چقدر است؟ و چگونه به کار رفته است؟ 2. با توجه به تحلیل مقایسهای بسامد انسجام و پیوستگی در دو متن مبدأ و مقصد، مترجم تا چه حد در انتقال مفاهیم، موفق بوده است؟ به این منظور، مطابق مدل هلیدی، بسامد عوامل انسجام واژگانی و دستوری و درصدهای انسجام و پیوستگی در اشعار محاسبه شدند. بر اساس «تعادل نقشبنیاد هلیدی در ترجمه» نزدیکی درصدهای انسجام (% 6/94, %4/96) و پیوستگی (% 8/92 , 91%) در دو متن و نیز شباهت نحوهی توزیع عوامل انسجام در آنها که به جز در عوامل برابری و هممعنایی، بسیار نزدیک به هم بودند، میتوانند نشان دهندهی تبعیت مترجم از سبک متن مبدأ در انتقال مفاهیم متن مبدأ از طریق ترجمه باشند.
The authors used a descriptive-analytical and statistical method based on Cohesion Theory of Halliday and Hassan (1985). they aimed to compare the application frequency of grammatical and lexical cohesion factors and the degree of cohesion and coherence in an eight-couplet poem from the first book of Rumi's Masnavi and its English translation and answer the following questions:1. According to the cohesion theory of Halliday and Hasan, what is the degree of cohesion and coherence in this poem of Rumi’s Masnavi and its translation? how are the cohesion factors distributed?2. considering the comparative analysis of the frequency of cohesion and coherence in the source and target texts, to what extent has the translator been successful in transferring the concepts?based on Halliday’s model, the frequency of lexical and grammatical cohesion factors and percentage of cohesion and coherence in the poems were calculated. Considering Halliday’s Approach of Equivalence in Translation, closeness of cohesion (94.6% , 96.4%) and coherence percentages (92.8% , 91%) in two texts as well as similarity of the distribution of cohesion factors, which were very close together, except in equivalence and synonymy factors, can demonstrate the translator success in reproducing style and meaning of the source text.
خلاصه ماشینی:
نگارندگان در این پژوهش قصد دارند تا در چهارچوب زبانشناسی نقشگرای نظاممند هلیدی و متیسن (Matthiessen)، تحلیل فرانقش متنی، و براساس نظریة تکاملیافتة انسجام هلیدی و حسن (Hasan) به بررسی مقایسهای کاربست عوامل انسجام متنی، میزان انسجام (cohesion)، و پیوستگی (coherence) در متون شعری با نام «خلیفه که در کرم در زمان خود از حاتم طایی گذشته بود و نظیر خود نداشت»، از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمة انگلیسی آن از مجدِّدی 1 (Maulana 2004) بپردازند و از دیدگاه تعادل نقشبنیاد یا تحلیل سیاق (register analysis) کلام هلیدی در ترجمه بهعنوان روشی جهت بررسی وضعیت ترجمة انگلیسی این شعر بهره گیرند و در این زمينه به سؤالات زیر پاسخ دهند: 1.
نوآوری پژوهش حاضر این است که از نظریة انسجام و پیوستگی هلیدی و حسن (Halliday and Hasan 1985) و دیدگاه تعادل نقشبنیاد هلیدی در ترجمه، در تحلیل مقایسهای متون شعر مثنوی مولوی و ترجمة انگلیسی آن برای بررسی تعادل در معنای متنی (تعادل انسجامی) در متن ترجمه و تبعیت مترجم از سبک متن مبدأ استفاده شده است.
4. روش تحقیق این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و آماری انجام گرفته و براساس نظریة انسجام هلیدی و حسن (Halliday and Hasan 1985)، مقولههای انسجام و پیوستگی در متون شعری هشت بیتی از دفتر اول مثنوی مولوی، با نام «خلیفه که در کرم در زمان خود از حاتم طایی گذشته بود و نظیر خود نداشت»، و ترجمة انگلیسی آن از مجدِّدی تحلیل شده است.