چکیده:
کار و اشتغال بهعنوان شالودۀ تأمین درآمد و مایحتاج روزمره و بستر بروز خلاقیتها و توانمندیهای انسانی در طول تاریخ، فارغ از تأثیرات جنسیتی، سنی و طبقاتی نبوده است. محدودۀ نفوذ این متغیرهای اجتماعی را گفتمان غالب بر هر دوره، طی فرایند تاریخی و درون بافت اجتماعی- فرهنگی خاصی از طریق اعمال قدرتهای موجود اجتماعی مشخص میکند. پژوهش حاضر با انتخاب نظریه و روش تحلیل گفتمان براساس خوانش لاکلا و موفه، جستاری در تاریخ اشتغال زنان و اثرات آن بر حیات فردی و اجتماعی زنان و خانواده ایرانی است. مبنای این تحلیل، اسناد و دادههای تاریخی دورههای مختلف ایران در مقاطع پیشامدرن، دورۀ اقتصاد امتیازی قاجاریه، پهلوی و انقلاب اسلامی است.نتایج تحلیل نشان میدهد در گفتمان انقلاب اسلامی با دال مرکزی «تساوی و عدم تشابه حقوقی زن و مرد» نظامی معنایی از دالهای عفاف و حجاب، تفکیک جنسیتی مشاغل و محل اشتغال و اولویت حضور زنان در خانواده شکل گرفته است. تأکید بر محیط سالم و امن شغلی و ایفای همزمان و دور از تنش نقش همسری و مادری در کنار نقش شغلی موجب تمایز و برتری اشتغال زنان در دورۀ پس از انقلاب با دورۀ پهلوی و دورههای قبل از آن بوده است.
As the foundation for making a living as well as a context to demonstrate human creativity and capabilities, job and employment have not been free from the effects of gender, age, and class throughout history. The boundaries of these social variables’ impacts are determined by the dominant discourse in each period in the historical trend and in a certain social-cultural texture through exercising existent social powers.By choosing discourse theory and analysis based on Laclau and Murphy, the present research explores the history of women employment and its effects on individual and social lives of Iranian women and families. The present research is based on historical documents and data from different periods of Iran history: pre-modern, Qajar colonial economy, Pahlavi, and Islamic Revolution.The results show that in the discourse of Islamic Revolution - with “equality and non-similarity of rights for men and women” being its central signifier – a semantic system of signifiers, such as chastity and hijab, segregation by gender in professions and workplaces, and expectation for women to be at home, has been formed. Emphasis on a healthy and safe workplace along with simultaneous and tensionless playing of wife and mother’s role have made women employment in Iranian post-revolution period distinctive and better in comparison with Pahlavi Period and before.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحليل نشان مي دهد در گفتمان انقلاب اسلامي با دال مرکزي «تسـاوي و عـدم تشـابه حقـوقي زن و مرد» نظامي معنايي از دال هاي عفاف و حجاب ، تفکيک جنسيتي مشاغل و محل اشتغال و اولويت حضور زنان در خانواده شکل گرفته است .
براي پاسـخگويي بـه بـي قـراري هـاي نهـادي حاصـل از مظـاهر جديـد مدرنيته ، به ويژه افزايش نيازهاي مصرفي و دگرگوني الگوي مصرف خانواده هـا، لازم اسـت منـابع جديـد درآمد براي خانواده ها ايجاد شود و اين منابع درآمدي در کنار به کارگيري زنـان در فرصـت هـاي جديـد شغلي ، اين امکان را نيز فراهم کند که زنان تحصيل کرده با احراز هويت فـردي ، نقـش اجتمـاعي مـورد علاقة خود را ايفا کنند، درصورتي که نهادهاي شغلي و کاري در ميزان بهره گيري از توانمندي هاي زنان ، ناتوان و ناکارآمد باقي بمانند، با ارتقاي بي قراري نهـادي بـه سـطح گفتمـان ، هژمـوني گفتمـان مسـلط تضعيف شده و به تدريج به بي قراري هاي وسيع گفتماني منجر مي شود و شرايط را براي تغييرات عميـق فراهم مي آورد.
نتيجة عملي اين گفتمان در ساختار جامعه ايجاد فرصت هاي اشتغال اداري زنان قشر متوسط و کاهش کار زنان اقشار پايين سنتي بود، اما با پيروزي انقلاب اسلامي ، تغييرات اجتماعي قابل تـوجهي در زندگي مردم و به ويژه تعاملات متکي به جنسيت شـکل گرفـت کـه در اشـتغال زنـان و کيفيـت آن تأثيري عميق گذاشت .