چکیده:
آموزش و پرورش محور توسعه اجتماعی – اقتصادی – سیاسی و فرهنگی جوامع بشری می باشد. همه کشورها جهت پیشرفت و توسعه همه جانبه خود نیازمند آموزش و پرورش کارآمد و اثر بخش هستند از طرفی موفقیت مدارس و رسیدن به اهداف خود مستلزم دارا بودن رهبری کارآمد و اثر بخش هستند؛ اما با تاسف باید اذعان نمود که مدیران در برنامه ریزی تعیین خط مشی و تصمیم گیری های آموزشی دخالتی نداشته ولی در فرآیند اجرایی نمودن آن ها مسئولیت هدایت و رهبری رسیدن به خط مشی ها را به عهده دارند. امروزه در جهان و بر اساس تیوری های جدید بهترین نوع مدیریت را مدیریتی همراه با رهبری و اثر بخش قلمداد می نمایند.
Education is the center of socio-economic, political and cultural development of human societies. All countries need efficient and effective education for their comprehensive development. On the other hand, the success of schools and achieving their goals requires efficient and effective leadership. Unfortunately, it must be acknowledged that managers are not involved in planning policy making and training decisions, but in the process of implementing them are responsible for guiding and leading the achievement of policies. In today's world, based on new theories, the best type of management is considered to be management with leadership and effectiveness.
خلاصه ماشینی:
همه کشورها جهت پيشرفت و توسعه همه جانبه خود نيازمند آموزش و پرورش کارآمد و اثر بخش هستند از طرفي موفقيت مدارس و رسيدن به اهداف خود مستلزم دارا بودن رهبري کارآمد و اثر بخش هستند؛ اما با تاسف بايد اذعان نمود که مديران در برنامه ريزي تعيين خط مشي و تصميم گيري هاي آموزشي دخالتي نداشته ولي در فرآيند اجرايي نمودن آن ها مسئوليت هدايت و رهبري رسيدن به خط مشي ها را به عهده دارند.
مديران و رهبران آموزشي در مدارس بر همه جنبه هاي مدارس اثر مي گذارند آنان سيستمي را اداره مي کنند که محصول نهايي آن انسان متعّلم است ، بنابراين مديريت و رهبري در مدارس بيشترين تأثير بر اهداف مدرسه و دانش آموزان مي گذارند.
بدون اعتقاد به هدف ترسيم شده و يا معطل کردن آن در نيمه راه يکي از آسيب هاي مهم در مديريت به شمار مي آيد؛ اما نکته مهم و قابل توجه در آموزش و پرورش دور بودن مديران از هدف گذاري کلي در نظام آموزشي است .
بايد اذعان نمود که مديراني که مي توانند شيوه هايي به کار گيرند که استعداد هاي بالقوه معلمان را شکوفا نموده و آن را بارور سازند و همه کوشش و تلاش خود را معطوف به اهداف نمايند منابع عظيمي براي اثر بخشي و کارايي مدرسه به کار گرفته اند.
برقراري و هماهنگي بين منابع و فعاليت هاي مختلف سازمان آموزشي و اصلاح و بهبود جريان آموزش و تصميم گيري هدف هاي تعليم و تربيت بر مخاطبان و معلمان - بر انگيخته کردن احساس مسئوليت و توجه به روابط انساني مطلوب و احترام متقابل از ويژگي و هدف اوليه مديريت رهبري مدار است .