چکیده:
جامعۀ ایران در عصر پهلوی دوم در نتیجۀ کودتای 28 مرداد 1332 دچار سرشکستگی و انفعال در عرصۀ فعالیتهای سیاسی، حزبی و نشاط اجتماعی شد و حاکمیت پهلوی نیز دچار بحران مشروعیت گردید. بنابراین، محمدرضا شاه برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود و چاره جویی برای رفع شکافهای اجتماعی و نجات جامعه از بحران هایی که طی تحولات داخلی و جهانی در فرایند نوسازی گرفتار آن شده بود، درصدد استفاده از الگویی برآمد که بر رویکرد باستانگرایی استوار بود. آنچه این پژوهش را ضروری میسازد، شناخت این الگو و کارکرد آن در عصر پهلوی دوم است. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل دادههاست و با تکیه بر منابع به این پرسش پاسخ دهد که نمادهای آیین مهر چگونه در سازماندهی اجتماعی سیاست پهلوی مؤثر بودند؟ یافته های پژوهش نشان میدهد که محمدرضا شاه با الگوبرداری از برخی از نمادهای آیین مهر از قبیل شکست ناپذیری، نجاتبخشی و توزیع عادلانة رفاه و ثروت کوشید سازماندهی اجتماعی نوینی را در ایران ایجاد کند و به حاکمیت خود مشروعیت بخشد. اما این تلاش کاملاً موفقیت آمیز نبود و تنها توانست به صورت مقطعی در ایجاد همدلی اجتماعی و مقابله با بحرانها و کسب مشروعیت مفید واقع شود.
In the second Pahlavi era, as a result of the coup of August 19, 1943, Iranian society suffered from failure and passivity in the field of political, party and social activities, and the Pahlavi regime also experienced a crisis of legitimacy. Therefore, Mohammad Reza Shah, in order to legitimize his government and find a solution to eliminate social gaps and save the crises that pervaded society during the internal and global developments in the process of modernization, sought to use a model based on the approach of archeology. What makes this research necessary is to know the model that Mohammad Reza Shah used to save his society from crises, especially the crisis of legitimacy. This study aims to answer the question of how the symbols of the Mehr religion were effective in the social organization of Pahlavi politics by using the method of historical analysis, which is based on the description and analysis of data, relying on sources. Findings of the research show that Mohammad Reza Shah tried to create a new social organization in Iran and give legitimacy to his rule by following the example of some symbols of Mehr religion such as invincibility, salvation and fair distribution of welfare and wealth, but this effort It was not entirely successful and could only partially resolve the crises of Iranian society and be useful in creating social empathy and dealing with crises and gaining legitimacy.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، محمدرضا شاه براي مشروعيت بخشيدن به حکومت خود و چاره جويي براي رفع شکاف هاي اجتماعي و نجات جامعه از بحران هايي که طي تحولات داخلي و جهاني در فرايند نوسازي گرفتار آن شــده بود، درصدد استفاده از الگويي برآمد که بر رويکرد باستان گرايي استوار بود.
اين پژوهش بر آن است تا با روش تحليل تاريخي که مبتني بر توصيف و تحليل داده هاست و با تکيه بر منابع به اين پرسش پاسخ دهد که نمادهاي آيين مهر چگونه در سازماندهي اجتماعي سياست پهلوي مؤثر بودند؟ يافته هاي پژوهش نشــان ميدهد که محمدرضا شــاه با الگوبرداري از برخي از نمادهاي آيين مهر از قبيل شکست ناپذيري، نجات بخشي و توزيع عادلانۀ رفاه و ثروت کوشيد سازماندهي اجتماعي نويني را در ايران ايجاد کند و به حاکميت خود مشروعيت بخشد.
پژوهش حاضر در نظر دارد با عنايت به اقدامات روشنفکران بوميگرا در حوزٔە فعاليت هاي فرهنگي در زمينۀ ايران شناسي و ضمن تأکيد ويژه بر مطالعات آيين ميترا و همگرايي رژيم پهلوي با انديشۀ ميتراييسم به اين پرسش پاسخ دهد که نمادهاي آيين مهر چگونه در سازماندهي اجتماعي سياست پهلوي مؤثر بودند؟ و حکومت پهلوي از تطبيق اين نمادها با اقدامات خود چه هدفي را دنبال ميکرد؟ اين پژوهش با روش تحليل تاريخي که مبتني بر توصيف و تحليل داده هاست و با تکيه بر منابع موجود به مطالعه و بررسي اين موضوع ميپردازد.