چکیده:
مقاله حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی است که در آن پیامدها و تبعات زندگی در خیابان برای دختران کار در شهر تهران مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. به منظور گردآوری دادهها، با 20 دختر 8 تا 16 ساله که تجربه کار در خیابان را داشتهاند، مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام شده است. روند مصاحبه بر اساس مطالعه عمیق پرسشهای محوری بوده و با استفاده از روش کلایزی، تحلیل شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد پیامدها و تبعات حضور دختران کار در خیابان، در سه مضمون اصلی«مخاطرات خیابانی و دخترانگی مخدوش شده»، «بیپناهی؛ ترس و نگرانیهای مداوم»، «کودکی مختل شده دختران و چرخه محرومیت»، قابل مقولهبندی است. علاوه بر این، یافتههای پژوهش نشان میدهد، راهکارهای مشارکت کنندگان در این پژوهش، به منظور کنار آمدن با پدیده کارشان در خیابان را نیز میتوان در چهار مقوله اصلی «ازدواج»، «پایبندی به ارزشهای دینی»، «ایجاد اشتغال خانگی»، «آرزوی بازگشتن به وطن» دستهبندی نمود. در مجموع نتایج این تحقیق نشان میدهد، اگرچه کار در خیابان برای کودکان دارای پیامدها و تبعات منفی زیادی است، با این حال کار دختران تحت تأثیر موقعیت فرودست آنها در جامعه، انتظارات و الگوهای نقشی و در تلاقی با جنسیت و مناسبات و روابط جنسیتی در جامعه، برای آنها تبعات و پیامدهای مضاعف و ماندگارتری به همراه خواهد داشت.
The current paper is based on a qualitative study in which the consequences and outcomes of street life for work girls in Tehran have been investigated. In order to collect data, qualitative semi-structured interviews were conducted with 20 girls (aged 8 to 16 years) who had the experience of working on the streets. The data were analyzed using the Colaizzi method. The findings of this research demonstrate that the consequences and outcomes of the presence of work girls on the streets can be categorized into the three main categories of ‘street dangers and distorted girlhood’, ‘helplessness together with constant fears and anxieties’, also ‘the girls’ disrupted childhood and the poverty cycle’. Moreover, the findings of the current research indicate that the participants’ strategies in coping with the phenomenon of their work on the streets can also be categorized into four main classifications of ‘marriage’, ‘adherence to religious values’, ‘creating home employment’, and ‘wishing to return home’. Overall, the results of this research demonstrate that although work in the streets has many negative consequences and outcomes for work girls, their work (influenced by their inferior position in the society, the conflict of expectations and role models with gender, and gender relations) has additional and long-term consequences for them.
خلاصه ماشینی:
حضور کودکان کار در خيابان يک معضل اجتماعي است و محققان و پژوهشگران متعددي در سال هاي اخير به بررسي ابعاد و زمينه هاي شکلگيري آن پرداخته اند (رجوع شود به تحقيقاتي نظير؛ افشاني و همکاران ،١٣٩١؛ فولاديان و همکاران ،١٣٩٤؛ سادات حسيني،١٣٩٦؛ برات وند و نورزاده ،١٣٨٩ و سايرين ) ، با اين حال آنچه در اين بين حائز اهميت و توجه بيشتر است ، بررسي پديده کار دختران در خيابان و مطالعه پيامدها و تبعات اين پديده است که با وجود حضور کمتر دختران کار در خيابان ، در مقايسه با پسران (آلام ٤ و همکاران ،٢٠١٥)، ممکن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 unicef 2 ILO (International Labour Organization) 3 Aptekar and stoecklin 4 Alam است آسيب ها و مسائل اجتماعي و اقتصادي مضاعفي را در پي داشته باشد، چرا که پديده دختران کار در خيابان داراي ابعاد و جنبه هاي ناشناخته اي بوده و بندرت در ادبيات علمي به طور مستقل مورد مطالعه قرار گرفته و يا بسيار کمرنگ و حاشيه اي بدان پرداخته شده است (ميرحسيني و قرباني،١٣٩٨: ١١٠-١١١).
مرور پيشينه و ادبيات تجربي: بررسي پيشينه تحقيق نشان ميدهد، اگرچه تا کنون تحقيقات و پژوهش هاي متعددي به مسئله کار کودکان در خيابان پرداخته و مسائلي نظير عوامل مؤثر بر کار کودکان (وزيري،٢٠١٩؛ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 Pellenq هزارجريبي و آستين افشان ،١٣٨٦)، سلامت اجتماعي کودکان (مرادي و همکاران ،١٣٩٤)، سلامت روان کودکان کار (پلنک و همکاران ،٢٠٢١) سوءاستفاده جنسي و آثار آن (خيري حسن و همکاران ،١٣٩٥)، بزه در کودکان کار (شيشه گران و حاجي ده آبادي ،١٣٩٧) و زيست خياباني کودکان کار و ابعاد آن (فولاديان و همکاران ،١٣٩٤؛ برات وند و نورزاده ،١٣٨٩)، فقر و معضلات مالي (رضا و برومفيلد٢٠١٩،١ ) و مواردي نظير اين را مطالعه و بررسي کرده اند.