چکیده:
از دیرباز تا کنون همه ی ادیان الهی، برای دستیابی به موازین فرهنگی همچو صلح وعدالت، نظریات و دستورات خاصی را به انسانها از طریق کتب آسمانی و پیام آوران الهی انتقال دادهاند. اسلام از جمله ی ادیانی است که به این موضوع اشاره ی ویژهای داشته و این تعالیم و دستورات صرفا برای یک گروه خاص نبوده بلکه در مقیاس جهانی قابل پیاده سازی است. سرزمینهای کهن دیگری هم شاهد نظریات اندیشمندان و حقوق دانان بزرگی بودهاند که برای پیاده سازی حکومتهای عدالت خواهانه در اشل جهانی نظریات مطلوب و مفیدی را ابراز نمودهاند. بیشتر این مفاهیم فرهنگی از طریق آموزش به بشر انتقال داده شده است. از جمله سرزمین چین که خاستگاه ظهور حکیم بزرگ کنفوسیوس است که در زمره ی اولین حقوقدانانی به شمار میرود که برای پیاده سازی صلح و آرامش و عدالت در سطح جهان از تعالیم و آموزههای بسیار بلندی بهره گرفته است. وی همچنین به مفهوم صلح و عدالت فقط در مقیاس سرزمینی اندیشه نکرده؛ بلکه تعالیم وآموزههای او برای جهانی شدن و برقراری صلح و امنیت در سطح فرهنگی بین المللی نیزآمادگی ظهور و شکوفایی دارد.
From time immemorial, all divine religions, in order to achieve cultural standards such as peace and justice, have transmitted certain ideas and instructions to human beings through the divine books and divine messengers. Islam is one of the religions that has a special reference to this issue and these teachings and instructions are not only for a specific group but can be implemented on a global scale. Other ancient lands have witnessed the views of great thinkers and jurists who have expressed desirable and useful ideas for the implementation of justice-seeking governments in the global scale. Most of these cultural concepts have been transmitted to human beings through education. For example, the land of China, which is the birthplace of the great sage Confucius, is one of the first jurists to implement peace and tranquility and justice in the world. It has benefited from very high teachings. He also did not think of the concept of peace and justice only on a territorial scale; Rather, his teachings for globalization and the establishment of peace and security at the international cultural level are ready to emerge and flourish.
خلاصه ماشینی:
تعریف اصطلاحی صلح صلح در اصطلاح عبارت است از توافق و سازش میان دو یا چند نفر برای ایجاد چیزی میـان خودشـان (منهاج الصـالحین ،خویی،سـید ابوالقاسـم ،ج ٢، ص ١٩٤)١، از قبیل تملک عین مال یا منفعت آن و یا نقل حق و یا اسـقاط آن و ابـراء دینـی (کلمـه التقوی، زین الدین ،محمد امین ، ج ٤، ص ١٩٥)٢ و غیر آن که خواه به طور رایگـان و یا در ازای گرفتن عـوض از صـلح بـا عـوض در صـلح معـوض (فقـه المعـاملات ، مصطفوی،سید محمد کاظم ، ج ١، ص ٤٨٧) ٣و از صلح رایگان و بدون عوض ، صلح غیر معوض تعبیر می کنند(توضیح المسائل مراجع ،بنی هاشـمی خمینی،سـید محمـد 4 حسن ، ج ٢،ص ٤٨٧).
اگرچه از نگاه بنیان گذاران جامعـه ی ملـل هـدف اصـلی تشکیل این نهاد بین المللی فراگیر همانا ایجاد و حفظ صلح و امنیت در جهـان بـوده است اما بـا وجـود برخـی ضـعف هـا و نارسـایی هـا (برخـی نارسـایی هـای سیاسـی ساختاری حقوقی نظیر جهانی نبودن وسعت وظایف شورا ضعف در نظام اجـرا و بـه ویژه عدم ممنوعیت جنگ و....
پدیده های ضـد صـلح نظیـر تروریسم جنگ و درگیری فقر و بیماری سلطه ی اقتصادی و مالی (پدیده های انسان ساخت ) و همچنین ساختارهای غیرمالی از تامینن صلح و امنیت بین المللی وضـعیت صلح جهانی را بغرنج کرده اند و در این میان به نظر می رسد کـه آپارتایـد علمـی و فناوری برای مجموعه دولت های بـه اصـطلاح جنـوب نیـز در همـین عرصـه جـای میگیرد.