چکیده:
با فراهم آمدن حق فسخ به استناد خیار عیب ، غبن ، تدلیس و تخلف وصف برای یکی از طرفین ، وی ملزم است مطابق مواد ٤١٥، ٤٢٠، ٤٣٥ و٤٤٠ ق . م ، حق فسخ خود را فورا و بدون تاخیر اعمال کند، در غیر این صورت آن را از دست خواهد داد. با این وجود برخی نیز قائل به تراخی در اعمال خیار فسخ شده اند که این مساله ، آراء و موضع گیری هایی را سبب آورده است . بر این اساس ، در این حقیق به روش توصیفی-تحلیلی، ضمن بررسی ماهیت خیار فسخ ، به تبیین مبداء آغاز اعمال این خیار و همچنین مهلت انقضاء آن بر اساس فقه و حقوق پرداخته و ابعاد مختلف آن را تبیین خواهیم نمود. نتایج این تحقیق حاکی از آن است ، با وجود این که بیشتر نظام های حقوقی، مبدا آغاز فوریت خیار را تاریخ تسلیم کالا میدانند، اما در حقوق ایران ، فوریت از آگاهی صاحب حق به علت خیار محاسبه میشود، اعم از این که کالا تسلیم شده یا نشده باشد؛ حتی بسیاری برآنند که علاوه بر علم به علت خیار علم به حکم خیار و فوریت آن نیز ضروری است .
خلاصه ماشینی:
اصل فوريت در خيارات از منظر فقه و حقوق ايران نويسندگان : غفار محمدي ( مدرس گروه الهيات دانشگاه پيام نور آمل ) سيده معصومه حسيني ( دانشجوي کارشناسي ارشد حقوق خصوصي دانشگاه مازندران ) چکيده : با فراهم آمدن حق فسخ به استناد خيار عيب ، غبن ، تدليس و تخلف وصف براي يکي از طرفين ، وي ملزم است مطابق مواد ٤١٥، ٤٢٠، ٤٣٥ و٤٤٠ ق .
به عبارت ديگر، هرچند اين بحث ، بـه طـور عمـده و خاص ذيل چند خيار مانند غبن و عيب (به تفصيل )، رؤيت و تأخير (اجمالا و با ارجاع بـه مباحث تفصيلي) مطرح شده است ، اما تفاوتي از اين نظر وجود ندارد و تنها ممکن اسـت برخي خيارات ويژگيهايي داشته باشند که فور يا تراخي، در آ نها تقويت شود و از قاعـدة عمومي (فوري يا تراخي ان هذا النزاع جار في کل خيار لم يکن لمدة الخيار تحديـد مـن الشرع کخيار العيب ») هرکدام که باشد)، فاصله گيرد (حسيني روحاني، ١٤٢٩ ه .
اين خصوصيات ، گاه ريشه در مبناي خيار دارند که آيا مبتني، « و نحوه بر اجماع اسـت يا روايت خاص و آيا آن روايت در مقام بيان زمان اعمال خيار نيز بوده يا تنها اصل خيـار را در نظر داشته است ؟ براي مثال ، شيخ مرتضي انصاري، بحث عمومي فـوري يـا تراخـي بودن خيار را ذيل خيارات غبن ، عيب و تأخير مطرح ميکند.