چکیده:
در تحولات امروزی، دیپلماسی فرهنگی در عرصه روابط بینالملل، در راستای بهبود روابط و مناسبات فیمابین کشورها بعنوان ابزار سیاست خارجی که هنر ترویج و توسعه فرهنگ را برعهده دارد، در فراهم آوردن زمینه همکاریهای مشترک و شناخت و شناساندن فرهنگها و تبادل ارزشهای فرهنگی و تحکیم و تثبیت روابط حسنه میان دولتها تاثیر بسزایی دارد. بطوریکه امروزه شاهد ایجاد تشکلهای فرهنگی مختلفی در طرح جهانی بوده تا با این روش، زمینه منازعات بین-المللی، برطرف گردد. هدف مقاله حاضر این است با تاکید بر تیوری دیپلماسی فرهنگی و قدرتنرم درپی پاسخ به این سوال است که رویکرد دیپلماسی فرهنگی و صلحسازی در فضای جهانیشدن چگونه است؟ یافتهها بیان میکند که نیل به مقاصد سیاسی، امنیتی و اقتصادی، همواره از مهمترین اهداف کشورها در تدوین و اعمال سیاست خارجیشان بوده است. دیپلماسی فرهنگی با تاکید بر اتخاذ رویکردهایی برای همزیستی مسالمتآمیز، تبادل مراودات و ارتباطات فرهنگی و در نتیجه شکل دادن جامعهای جهان با محوریت امنیت، حقوق بشر، آزادی بیان، مردمسالاری و صلحسازی، بیشتر به سمت دیپلماسی صلح و ممانعت از منازعات بینالمللی و دخالت نظامی در حفظ و بقای صلح بهویژه در کشورهایی که حوادث و شورش جنگهای داخلی را از سرگذراندهاند، متمایل میباشد.
خلاصه ماشینی:
رویکرد دیپلماسی فرهنگی و صلحسازی در فضای جهانیشدن مرتضی علویان 1 ، محمد براریان 2 چکیده در تحولات امروزی، دیپلماسی فرهنگی در عرصه روابط بینالملل، در راستای بهبود روابط و مناسبات فیمابین کشورها بعنوان ابزار سیاست خارجی که هنر ترویج و توسعه فرهنگ را برعهده دارد، در فراهم آوردن زمینه همکاریهای مشترک و شناخت و شناساندن فرهنگها و تبادل ارزشهای فرهنگی و تحکیم و تثبیت روابط حسنه میان دولتها تأثیر بسزایی دارد.
به اين ترتيب، در پاسخ به اين تغييرات در روابط بینالمللي بايد گفت، نقش ديپلماسي فرهنگي؛ با كمك به گسترش دسترسي ديپلماسي فراتر از دولت براي ارتباطات دولتي، از طريق تغيير شكل و تكميل ابزارهاي سياست خارجي با روشي جديد و اتخاذ ابزارهاي كشورداري و در نتيجه فرموله كردن قدرت هوشمند در تعاملات جهاني، مؤثرتر گرديده است.
در این فرایند، فرهنگ یک ملت به جهان بیرون عرضه میشود و خصوصیات خاص فرهنگی ملتها در سطوح دوجانبه و چندجانبه تبادل مییابند؛ بنابراین یکی از حساسترین مسائل مدیریت استراتژیک فرهنگی مکانیسم، بکارگیری ابزار و ظرفیتهای فرهنگی برای تأثیر بر افکار عمومی و دولتهای سایر کشورها میباشد (صالحی امیری و محمدی، 1395: 18).
بریتانیاییها و استرالیاییها آنچه را که روابط بینالمللی فرهنگی مینامند، بعنوان یکی از اولویتهای عمده در سیاست خارجی خود تلقی میکنند و هدف آن ارائه یک تصویر مثبت از این کشورها در جهان میدانند.
در نهايت ميتوان گفت، ديپلماسي فرهنگي بعنوان يك ابزار كارآمد و قابل انعطاف در سياست خارجي براي ارتقاي سطح روابط دولتها و به تبع آن افزايش تفاهم ميان ملتها و ايجاد صلح و ثبات بینالمللي است.
Joint Research Institute for International Peace and Culture Aoyama Gakuin University.