چکیده:
محمد شحرور نواندیش معاصری است که با ارایه نظریات خاص و غیر متعارف درباره قرآن و تفسیر آن، با شکستن اصطلاحات سنتی و با هدف سازگاری دین و تجدد به نظریه پردازی و تفسیر نواندیشانه از قرآن دست یازیده است. وی با تکیه بر قواعد عدم ترادف واژگان قرآن، عطف نسق و قاعده تعریف و تنکیر؛ تعاریف جدیدی در تفسیر اصطلاحات «الکتاب»، «رسالت» و «نبوت»، «ام الکتاب»، «القرآن»، «السبع المثانی» و «تفصیل الکتاب» ارایه میدهد. در دیدگاه سنتی آیات به محکم و متشابه تقسیم میشود، ولی شحرور قسم سومی را با عنوان «نه محکم و نه متشابه» به این تقسیم بندی میافزاید که تاثیر مستقیمی در تفسیر قرآن دارد. در بیان وجه تمایز دیدگاه تفسیر نواندیشانه شحرور با دیدگاه سنتی، دو تفاوت مبنایی وجود دارد: یکی اینکه مبنای شحرور در تفکیک و تقسیم سه گانه آیات؛ بر پایه موضوع و محتوای آیات است، درحالی که مبنای نگاه سنتی، «وضوح یا ابهام در دلالت آیات» است. دوم اینکه شحرور آیات متشابه را به دو دسته «السبع المثانی» و «القرآن» با تعریفی خاص تقسیم میکند، ولی در دیدگاه سنتی به سه دسته؛ متشابه از جهت لفظ، متشابه از جهت معنا و متشابه از هر دو جهت تقسیم میشود.
Mohammad Shahroor is a contemporary modernist who, by presenting special and unconventional theories about the Qurchr ('39') an and its interpretation, by breaking with traditional terms and with the aim of adapting religion and modernity, he has achieved theorizing and modernist interpretation of the Qurchr ('39') an. Relying on the rules of non-synonymy of the words of the Qurchr ('39') an, relative conjunction, `atfi nasaq, and the rule of known and unknown; in this way, he offers new definitions in the interpretation of the terms "the book", "mission" and "prophecy", "mother of the book", "the Qurchr ('39') an", "the seven repeatedly recited verses" and "detail of the book". In the traditional view, verses are divided into muhkam, and mutashabih, but Shahroor adds a third type, entitled "neither muhkam, nor mutashabih", to this division, which has a direct effect on the interpretation of the Qurchr ('39') an. In expressing the difference between this modernist view of interpretation and the traditional one, there may be found two fundamental differences: one is that the basis of the former is in the threefold separation of verses; It is based on the subject and content of the verses, while the traditional view is based on "clarity or ambiguity in the meaning of the verses". Second, it divides the similarity of mutashabih verses into two categories, "Al-Sabchr ('39') a Al-Mathani" and "Al-Quran" with a specific definition, but in the traditional view, it is divided into three categories; Similar in word, similar in meaning, and similar in both.
خلاصه ماشینی:
در ديدگاه سنتّي آيات به محكم و متشابه تقسيم ميشود، ولي شحرور قسم سومي را با عنوان «نه محكم و نه متشابه» به اين تقسيمبندي ميافزايد كه تأثير مستقيمي در تفسير قرآن دارد.
(شحرور، 2017: 46) وي براي دستيابي به اين هدفها افزون بر پايبندي به اصول مشترك نوانديشان كه عبارت است از: توجه به بحث عيني و مادي، نگاه شمولگرايانه به دين، ضرورت خوانشي جديد و همهجانبه از دين و تفسير قرآن، استفاده از علم زبانشناسي معاصر براي فهم آيات و روايات، توجه به مكاتب علمي جديد همچون ماركسيسم، ليبراليسم و سكولاريسم، (مفتاح، 1427: 116 ـ 117 و 121) منظومه فكري و اصول خاصّي هم دارد، از جمله: 1.
(شحرور، 2017: 58) شحرور در تثبيت اين مدّعا و تقسيم سهگانه آيات و نقد نگاه سنتي با استناد مجدّد به آيه 7 سوره آلعمران استدلال ميكند كه اگر آيات فقط به دو قسم محكم و متشابه تقسيم ميشدند، عبارت «وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ» ميبايست بهصورت معرفه ميآمد (نه نكره).
(شحرور، 2017: 153 ـ 152) ب) متشابهات («القرآن» و «السّبع المثاني») از نگاه شحرور آيات متشابه كه يك قسم از دو تقسيم مربوط به نبوت است، شامل دو بخش «القرآن» و «السّبع المثاني» است كه وي براي هر يك از اين دو اصطلاح تعريف و محتواي خاصّي قائل است.
(عمران، 1415: 47 ـ 46) همچنين تفريقي كه شحرور ميان نبوت و رسالت، قائل شده، از يكسو بيسابقه بوده و براي نخستين بار بيان شده و از سوي ديگر اين امر با آيات قرآن كه آنچه به نبي| وحي شده را رسالت ميداند (مائده / 67؛ أحقاف / 23) در تعارض بوده و موجب محدود كردن بيدليل رسالت الهي است.