چکیده:
تفاوت در نوع نگرش اسلام و مکاتب مادی، به انسان، قانون، حق حیات، آزادی و حقوق بنیادین بشر، مهمترین عامل تفاوت در جرمانگاری رفتارها، مجازات و نحوه اجرای آنهاست. برخی با در نظر گرفتن مبانی فکری اومانیسم و حقوق بشر غربی، در مورد مجازاتهای اسلامی مناقشه کردهاند و برخی از آنها را نافی حقوق بنیادین بشر میدانند. با بررسی دقیق مفهومشناسی هریک از حقوق بنیادین بشر و توجه به منشا آن، تناقضی که بین آنها و مجازاتهای حدی به نظر میرسد، برطرف میشود، این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی با تبیین حقوق «حیات، کرامت و آزادی» از منظر حقوقی و فقهی بیانگر این است که این مجازاتها در راستای حفظ و تحقق همین حقوق طبیعی انسانها وضع شده و باید اجرایی شود. ازاینرو، بسیاری از این شبهات، ناشی از عدم تصور دقیق چیستی، چرایی و شرایط مجازاتهای حدی است که با تامل و دقت در فلسفه آنها معلوم میشود اینگونه مجازاتها بههیچوجه با حقوق انسانی تنافی نداشته و اختلاف در این خصوص، ناشی از اختلاف در جهانبینیها و نگرشهای انسانشناسانه است.
The most important factors of difference in criminalizing behaviors, punishments, and the manner of their implementation are differences in the type of attitude of Islam and material schools towards human beings, law, right to life, freedom, and fundamental human rights. Some have argued for Islamic punishments in light of the ideological foundations of humanism and Western human rights, and some see them as denying fundamental human rights. The contradiction that seems to exist between them and certain punishments is eliminated, by carefully examining the semantics of each of the fundamental human rights and considering their origin, this study uses a descriptive-analytical method to explain the rights of "life, dignity, and freedom" from a legal and jurisprudential point of view and indicates that these punishments have been imposed in order to preserve and realize these natural human rights and should be implemented. Therefore, many of these suspicions are due to the lack of accurate understanding of arguments, causes, and conditions of limited punishments and it becomes clear on reflection and accuracy in their philosophy such punishments are in no way inconsistent with human rights, and the difference in this regard is due to differences in worldviews and anthropological attitudes.
خلاصه ماشینی:
با بررسی دقیق مفهومشناسی هریک از حقوق بنیادین بشر و توجه به منشأ آن، تناقضی که بین آنها و مجازاتهای حدی به نظر میرسد، برطرف میشود، این تحقیق با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی با تبیین حقوق «حیات، کرامت و آزادی» از منظر حقوقی و فقهی بیانگر این است که این مجازاتها در راستای حفظ و تحقق همین حقوق طبیعی انسانها وضع شده و باید اجرایی شود.
بهعبارت دیگر، در مکتب متعالی اسلام ارزش یک انسان بسیار درخور توجه است؛ تا جايی که حرمت مؤمن از کعبه بالاتر دانسته شده است: «المؤمن اعظم حرمة من الکعبه» (صدوق، 1362، ص21)، و این حرمت و کرامت و شأن شدیداً مورد حمایت است؛ اما تا زمانی که فرد از حریم خود تجاوز نکرده، حقوق افراد و جامعه را نقض نکند.
سؤال اساسی که پیشروی ما قرار دارد، این است که چه ارتباطی بین مجازاتهای اسلامی و کرامت انسان وجود دارد؟ آیا مجازاتهای اسلامی، مخالف حیثیت و کرامت انسانی است یا برعکس، قوانین اسلامی نشئت گرفته از رأفت و رحمت الهی و با هدف هدایت بشر جهت تکامل و تعالی انسان، تشریع شده و کاملاً با کرامت انسانی سازگار است؟ برخی بر این باورند که رعایت موازین حقوق بشری، چنین اقتضا دارد که پیشبینی و اعمال مجازاتهای وحشیانه، ظالمانه، غیر انسانی ازجمله مجازاتهای بدنی باید اجتناب شود، و ازآنجاکه اکثر مجازاتهای حدی جزو مجازاتهای بدنی محسوب میشوند، این مجازاتها نیز یا باید حذف شوند و یا به مجازاتهای جایگزین [زندان] تبدیل شوند (رحیمینژاد، 1387، ص108).