چکیده:
درپی تحولات سیاسی و اجتماعی جهان و آشنایی با آثار ادبای غرب، ایران و مصر نیز همچون سایر کشورها به نشر مفاهیم و تفکرات ادبی خود دست زدند. در همین راستا شرایط مشابه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دو ملّت ایران و مصر باعث ایجاد تفاهم فکری میان این دو کشور بوده و حاصل آن نزدیکی ادبیات دو کشور است. ازجمله این تشابهات، وجود دو رمان الشحاذ از نجیب محفوظ و شازده احتجاب نوشتۀ هوشنگ گلشیری است که از ویژگیهای مضمونی مشابهی چون؛ سرگردانی شخصیّت، جستجوی هویت، افتادن در ورطۀ سقوط و ویژگیهای ساختاری همسانی چون؛ جریان سیّال ذهن، وجود شاخصههای سوررئالیسم، و توصیفهای ظاهری و باطنی برخوردارند. هدف آن است که با سنجش این همانندیها، دریافت تازهای از ساختار و محتوای این دو اثر ارزشمند در حوزۀ ادبیات تطبیقی حاصل شود. روش کار به صورت توصیفی-تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی است. برخی نتایج بهدست آمده به این قرار است: الف) وجود ساختارهای مشابه در این دو رمان نشان می دهد دو نویسنده تحت تاثیر فنون داستانپردازی ادبیات غربی هستند. ب) حضور پررنگ شاخصههای سوررئالیسم در دو رمان باعث پذیرش آنها در زمرۀ رمانهای این مکتب میشود. ج) برخورد با شرایط اجتماعی همچون خفقان سیاسی و اجتماعی و نبود آزادی بیان، دستاویزی برای دو نویسنده است تا به سبکی ویژه از نگارش سوررئالیسم و جریان سیّال ذهن برای بیان مقاصد خویش دست یابند.
اثر التطورات الاجتماعیه والسیاسیه فی العالم والتعرف علی اعمال الادب الغربی ، بدات ایران ومصر ، وکذلک البلدان الاخری، بنشر مفاهیمهم وافکارهم الادبیه. نظرا لهذا الامر خلقت الظروف السیاسیه والثقافیه والاجتماعیه المماثله لشعبی ایران ومصر تفاهما فکریا بین البلدین ، مما ادی الی تقارب کبیر بین البلدین. من هذه التشابهات هی روایه "الشحاذ" لنجیب محفوظ و روایه"شازده احتجاب"لهوشنغ غلشیری ، ولهاتین الروایتین موضوعات متشابهه مثل حیره البطل ، والبحث عن الهویه ، والسقوط فی الهاویه ، والسمات الهیکلیه المتجانسه مثل تیار الوعی ، ومیزات المدرسه السریالیه ، والاوصاف الباطنیه والخارجیه. الغرض الريیسی من هذا المقال هو دراسه التشابهات للحصول علی فهم جدید للهیکل والمضمون لهاتین الروایتین القیمتین من منظار الادب المقارن. منهج البحث هو الوصفی-التحلیلی ویستند الی المدرسه الامریکیه للادب المقارن. وفیما یلی بعض النتايج: (ا) یشیر وجود هیاکل مماثله فی هاتین الروایتین الی ان المولفین الاثنین یتاثران بتقنیات سرد القصص الادبیه الغربیه. ب) الوجود القوی للسمات السریالیه فی هاتین الروایتین یجعلهما مقبولتین فی زمره روایات هذه المدرسه. (ج) تعتبر الظروف الاجتماعیه مثل الاختناق السیاسی والاجتماعی وانعدام حریه التعبیر سببا اساسیا للکتابین فی استخدام منهج معین للکتابه – وهو السریالیه و تیار الوعی - للتعبیر عن نوایاهما.
Following the socio-political developments of the world and acquaintance with the works of Western literature, Iran and Egypt, like other countries, began to publish their literary concepts and thoughts. In this regard, the similar political, cultural and social conditions of the two nations of Iran and Egypt have caused an intellectual understanding between the two countries and the result is the closeness of the literature of the two countries. Among these similarities is two novels, Golshyri’s Shazdih Ehtijab and Najib Mahfuz’s al Shahhaz, which have similar thematic features such as; stream of consciousness, Surrealism features, and the outward and inward descriptions. The aim is to examine these similarities to obtain a new understanding of the structure and content of these two valuable works in the field of comparative literature. The work is descriptive-analytical and based on the American school of comparative literature. Some of the results are as follows: a) The similar structures in these two novels show that two authors are influenced by the techniques of storytelling in Western literature. B) The strong presence of the characteristics of surrealism in the two novels causes their acceptance in the category of novels of this school. C) Dealing with social conditions such as political and social repression and lack of freedom of expression, is a pretext for two writers to achieve a special style of writing - surrealism and the stream of consciousness to express their intentions.