چکیده:
امنیت جهانی دارای مبانی و چهارچوبهایی میباشد به طوریکه برای حفظ امنیت جهانی هرگونه تلاش امنیتی، در راستا و جهت حفاظت از ارزش های امنیت جهانی یا جلوگیری از تضعیف آن است. با فروپاشی نظام دو قطبی و تحول در نظام بین الملل مفهوم و مبانی امنیت جهانی دچار تحولاتی شد که تضعیف این مبانی تبعات بسیاری در پی داشت. در پرتو تحولات امنیت جهانی که بازیگرانی جدید از جمله افراد، سازمانهای غیردولتی، جنبشهای اجتماعی و هویتها وارد عرصه بین المللی شدند وحیطه تهدیدات امنیت جهانی گسترش یافت. در این مقاله ضمن توضیح مبانی و چهارچوبهای امنیت جهانی، تهدیدات مبانی امنیت جهانی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا تبیینی مناسب از وضعیت امنیت جهانی و تهدیدات آن بهدست آید.
خلاصه ماشینی:
به - طوري که چندين مفهوم اعم از "امنيت فردي"،"امـنيت گـروهي"،"امـنيت ملي"،"امنيت بين - المللي"، "امنيت جهاني"هر کدام به مجموعه موضوعات متفاوت اشاره دارند در دو دهه نخست هزاره سوم ، در نظام امنيت بين الملل بحران هايي به وقوع پيوست که موجد تغييراتي شگرف در مؤلفه هاي پيشين امنيتي در جهان شد به نظر ميرسد تضعيف مولفه هاي امنيت جهاني به دليل خواست و تمايل قدرت برتر در نظام بين الملل ، تروريسم از نوع بين المللي و دفاع در برابر آن ، تحت عنوان دفاع پيشدستانه به عنوان مهمترين اين بحران ها برجسته شد.
تعريف مفاهيم امنيت جهاني در پي ناتواني تئوري هاي روابط بين الملل به ويژه تئوريهاي امنيتي در پيش بيني تحولات منجر به فروپاشي نظام دوقطبي و ناکارآمدي مفاهيمي نظير"امنيت ملي"و"امنيت بين المللي "، مفهوم "امنيت جهاني"به عنوان رويکرد جديد بررسي مسائل و موضوعات امنيتي مورد توجه محافل علمي و آکادميک قرار گرفت .
در سال هاي پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، توجه متفکران به ابعاد غيرنظامي امنيت مثل تروريسم ، حقوق بشر، محيط زيست ، دمکراسي، آموزش و پرورش ، مسائل دولت سازي و ملت سازي، فقر اقتصادي، ازدياد جمعيت ، جنگ هاي 151 داخلي به همراه مسائل سنتي يعني خلع سلاح ، کنترل تسليحات بازدارندگي(بازدارندگي چند جانبه بعد از جنگ سرد) دفاعي افزايش يافت به طوري که "پيشنهادهايي ناظر برگسترده تر ساختن کانون توجه مطالعات امنيتي، از سوي محققان بسياري همچون اولمان ، بوزان ، هافندورن ، کولردزيچ و کگلي مطرح شده است .