چکیده:
مادری که زمانی اصلیترین پایگاه هویتبخش برای زنان بود، در دوران مدرن از جایگاه پیشین خود دور شد و به عنوان مسئله، مورد توجه نظریهپردازان قرار گرفت. در جامعة ایرانی نیز مادری تحت تأثیر تحولات دنیای مدرن دستخوش تغییراتی شد که آن را به موضوعی نیازمند بررسی تبدیل میکند. نخستین گام در تبیین مادری، شناخت چگونگی وضع پایگاه مادری نزد زنان است. این پژوهش با هدف سنخبندی زنان در نسبت با مادری با استفاده از روش تحلیل مضمون در نمونهای 51 نفره از زنان 15 تا 70 سالة شهر تهران انجام شد. تکنیک گردآوری دادهها مصاحبة عمیق نیمهساختیافته بود. یافتههای حاصل از مصاحبه در سه مرحله کدگذاری و شبکة مضامین موجود در آنها ترسیم شد. بر اساس عامل معنا که به عنوان مضمون کانونی شناخته شد، سه گونة اصلی انتخابگر مادری، مردد دربارة مادری و گریزان شناسایی شد. زنان انتخابگر بر اساس عامل انگیزه به دو دستة سنتگرا و معرفتگرا و زنان مردد دربارة مادری به دو دسته مادیگرا و معرفتگرا تقسیم شدند. سنخهای بهدستآمده بیانگر تحول در نهاد مادری است که با برجسته شدن عامل انتخاب و آگاهی فشار نهادی برای قرار گرفتن در پایگاه مادری کاهش یافته است؛ گرچه ارزشمندی پایگاه مادری و گرایشهای درونی زنان، آنها را به پذیرفتن این پایگاه سوق میدهد.
In modern times, motherhood, once regarded as the main source of identity for women, has been moved away from its former status; hence, theorists focused on this issue as a dilemma. Likewise, affected by the influence of the developments of the modern world, motherhood in Iranian society underwent some changes, turning it as a subject that needs to be studied. The first step for explaining motherhood is to know about the status of motherhood in the outlook of women. This study aimed to classify women in relation to motherhood by applying content analysis method with a sample including 51 women aged from 15 to 70 years in Tehran. The data collection was carried out based on semi-structured in-depth interview. The findings of the interview were coded in three stages and their existing themes were designed. Based on the semantic factor known as the focal theme, three main types are identified regarding the issue of motherhood: selector, hesitant, and elusive. Selector type women were divided into two groups based on their motivation: traditionalists and epistemologists; whereas women who were hesitant about motherhood were divided into two groups of materialists and epistemologists. The foresaid types indicated a change in motherhood position, implying that with the dominance of the selection factor and awareness of the institutional pressure to be in the motherhood position has decreased. However, the value of motherhood and the inner tendencies of women lead them to accept this position.
خلاصه ماشینی:
سـنخهـاي بهدستآمده بيانگر تحول در نهاد مادري است که با برجسته شدن عامل انتخـاب و آگاهي فشار نهادي براي قـرار گـرفتن در پايگـاه مـادري کـاهش يافتـه اسـت؛ گرچه ارزشمندي پايگاه مادري و گرايش هاي دروني زنـان، آنهـا را بـه پـذيرفتن اين پايگاه سوق مي دهد.
اين ايده گرچه مورد بازانديشي قرار گرفـت، بـر کـنش زنـان در جوامـع مـدرن اثرگذار بود و زنان را به چالش ايفاي نقش دچار کرد؛ چالشي کـه در جـوامعي چـون ايـران کـه گفتمان مدرن در آنها در حال گسترش است نيز ديده ميشود.
با وجـود ايـن هويـت اصـلي زن در مقام همسري و مادري کسب ميشود و اين دو مشـغوليت هـايي هسـتند کـه بـه زنـان امکـان برآورده کردن نيازهاي عاطفي خود را ميدهد (٢٠١٣ ,see: Oakley).
گونة انتخابگر مادري مادري انتخاب اين گروه از زنان بوده است و با کسب آمادگي - بـه دليـل احسـاس نيـاز - اقـدام به مادر شدن کردهاند، در وضع رضايت از زندگي، سختيهـاي مـادري را بـا آگـاهي بـه دشـوار بودن آن تحمل ميکنند و از مادري کردن لذت ميبرند، مادري کردن را يک قابليـت مـيداننـد که خدا به آنها داده است و معتقدند جز مادر کس ديگري اين قابليت را نـدارد کـه جـايگزين او شود.
گونة انتخابگر معرفتگرا زنان اين گروه به مادري بـه عنـوان يـک هـدف و بسـتر تحقـق خـود بـراي زن نگـاه مـيکننـد و معتقدند در وجود زن ويژگي ابراز عشق و عاطفة بي حدوحصر وجـود دارد کـه بـا داشـتن فرزنـد بالفعل ميشود و بروز مييابد.
پذيرش مادري براي اين زنان ناشي از اجباري بيروني اسـت و معنـايي کـه از مـادري در ذهن آنها شکل گرفته، انجام وظيفه بوده است، نه عشق و محبت.