چکیده:
طرح سازمان نظام مددکاری اجتماعی جمهوری اسلامی ایران، با هدف ارتقای سطح دانش
و مهارت حرفه ای مددکاران اجتماعی، حمایت از حقوق صنفی و حرفه ای مددکاران
اجتماعی و نیز حمایت از حقوق مددجویان و مراجعان به مددکاران اجتماعی توسط جمعی
از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ارائه گردیده است. اما، تجارب نظامهای حرفه ای
موجود در کشور بیانگر این واقعیت است که الگوی نظام حرفه ای اجرا شده در تحقق
اهداف فوق الذکر بهویژه در زمینه حمایت از حقوق مراجعه کنندگان و تضمین کیفیت
خدمات حرفه ای، کارایی و اثربخشی مورد انتظار را نداشته است. افزون بر این، تعداد
کلینیکهای فعال در کشور توجیه کننده سازوکار تاسیس نظام مددکاری اجتماعی در
شرایط کنونی نیست. ضریب گسترش کلینیکهای مددکاری اجتماعی در کشور نیز دارای
پوشش فراگیر نبوده و در تعدادی از استانها تنها بخش دولتی فعال است. در نتیجه از
لحاظ کمی، تعداد کلینیک های دارای مجوز فعالیت قانونی عملا به میزانی نیست که
توجیه کننده ایجاد یک نظام باشد؛ نظامها معمولا در شرایطی پدید میآیند که اولا
سازه های صنفی برای آن وجود نداشته باشد؛ ثانیا، ذینفعان آن حوزه در چهار گوشه
کشور گسترده و نیاز به یک شبکه داشته باشند؛ ثالثا، دولت در تامین نیازها و الزامات
حرفه مورد نظر توان پاسخگویی لازم را نداشته باشد. این در حالی است که سازمان
بهزیستی کشور براساس تکالیف قانونی خود، در حال حاضر ظرفیت و توان لازم جهت
رسیدگی به امور مددکاری اجتماعی در کشور را در اختیار دارد. با وجود این، از سال
1386 نیز به منظور تقویت صنفی این رشته و با حمایت سازمان بهزیستی«کانون
کلینیک های مددکاری اجتماعی کشور»تاسیس و سپس کانون های استانی آن نیز شروع
به فعالیت نموده اند. ازجمله اهداف تشکیل کانون فوق میتوان به ایجاد هماهنگی و وحدت
رویه در کلینیکها، حمایت و صیانت از حقوق کلینیکها، ارتقاء سطح کمی و کیفی
کلینیکها، برگزاری دورههای فنی تخصصی و نظارت بر فعالیت کلینیکها اشاره کرد.
بنابراین، با توجه به موارد پیش گفته، ضرورتی مبنی بر تشکیل این نظام وجود ندارد.