چکیده:
در سالهای اخیر، بهدلیل مشکلاتی که «یوآراِل» بهعنوان شناسگر در محیط دیجیتالی در حوزههای ثبات و یکتایی مواجه شد، توجه به نظامهای شناسگر دیجیتالی بهعنوان یک راه حل پایدار شناسایی اشیاء اطلاعاتی در محیطهای دیجیتالی در حال افزایش است. تنوع زیاد موجودیتهای دیجیتالی موجب شده که نظامهای شناسگر دیجیتالی بهمنظور افزایش سطح دقت و تفکیکپذیری شناسایی این موجودیتها در حوزه خود، به سمت ایجاد ساختارهای مدل داده عملیاتی، یا به بیان دقیقتر ساختارهای فرادادهای مبتنی بر مدلهای مفهومی روی آورند. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی کارایی ساختارهای فراداده نظامهای شناسگر دیجیتالی است. بهمنظور دستیابی به این هدف، بر مبنای روش ارزیابی روشنگرانه، فرایندی شامل دو گام طراحی و اجرا شد. در گام اول، اقدام به طراحی چارچوب پایه ارزیابی کارایی ساختار فراداده به روش «دلفی» شد. چارچوب پایه ارزیابی استخراجشده در این گام شامل 10 شاخص کارایی تشکیلدهنده چارچوب از جمله: سطح تفکیکپذیری شناسایی انواع اشیاء، وجود انواع فراداده توصیفی، راهبری و ساختاری، استفاده از دیکشنری داده، سطح بالای استاندارسازی و ثبات فراداده، تعامل فراداده، تعادل بین دقت و سادگی فراداده و لزوم شناسایی موجودیتهای پیوندی در فراداده (ایجاد شبکههای پیوندی) است. درگام دوم، با استناد به چارچوب پایه طراحیشده، اقدام به ارزیابی تطبیقی 6 نظام شناسگر دیجیتالی مطرح در سطح جهان به روش «تاپسیس» شد. نتایج این ارزیابی نشان داد که نظام «دیاُآی» از بیشترین کارایی در ساختار فراداده خود
برخوردار است. نظامهای «یوسیآی» و «آرک» بهترتیب، کارایی نسبتاً کمی در این مؤلفه دارند و نظامهای «هندل»، «یوآراِن» و «پییوآراِل» بهعلت عدم توجه به ساختارهای فراداده، هیچ انطباقی با چارچوب پایه کارایی این مؤلفه ندارند. در تحلیل این نتایج نیز مشخص شد که از مهمترین دلایل کارایی بالای نظام «دیاُآی» در مقایسه با دو نظام دیگر، توجه آن به شاخصهای فراداده ساختاری در شکل کلی و ایجاد شبکههای پیوندی ارجاعات و منابع موجودیتهای شناساییشده در شکل خاص است. نتایج این پژوهش میتواند مورد استفاده کاربران و مجریان این نظامها و همچنین، پژوهشگران این حوزه قرار گیرد.
The main solution to the problems of persistency and uniqueness in identification of digital objects in a web environment is provided by using digital identifiers instead of URL. The main basis of this solution is resolution mechanism that is used in digital identifier systems. Resolution is the use of indirect names instead of URLs; what worked for the DNS (Domain Name System) in stabilizing internet hostnames should work for digital object references. Considering that this mechanism is known as the technical backbone of the digital identifier systems, these systems are trying different ways to implement this mechanism with high technical and content quality. Accordingly, performance evaluation of the resolution structure in digital identifier systems is considered in this study. To achieve this goal, two-step process was designed and implemented on the basis of illustrative evaluation method. In the first step, the basic framework of metadata structure component evaluation was designed with Delphi method. Designed basic framework in this step contains 9 performance indicators: conceptual and technical persistency of resolution, interoperability, reliability, speed and performance, scalability, multiple resolution, Internet functionality and no need to install. In the second step, according to the designed basic framework, an illustrative comparison of 6 well-known worldwide digital identifier systems was carried out, using TOPSIS method. Results of this study revealed that DOI, Handle and UCI identifier systems show high performance in their metadata structure, while PURL and ARK systems respectively have mediocre and low efficiency in this component and URN Systems do not have any performance in this component due to the lack of implemented resolution structures. Analysis of the results also indicated that the main reasons for high performance systems are using of Web proxy as a user interface, increasing the speed and performance using solutions such as replication and cache and implementation of multiple resolution mechanisms. The results of this study can be used by researchers of this field and administrators and users of these systems.
خلاصه ماشینی:
چارچـوب پايـۀ ارزيابـي استخراج شـده در ايـن گام شـامل ١٠ شــاخص کارايــي تشــکيل دهندة چارچــوب از جملــه : ســطح تفکيک پذيــري شناســايي انــواع اشــياء، وجــود انــواع فــرادادة توصيفــي ، راهبــري و ســاختاري ، اسـتفاده از ديکشـنري داده ، سـطح بـالاي استاندارسـازي و ثبـات فـراداده ، تعامـل فـراداده ، تعـادل بيـن دقـت و سـادگي فـراداده و لـزوم شناسـايي موجوديت هـاي پيونــدي در فــراداده (ايجــاد شــبکه هاي پيونــدي ) اســت .
در تحليـل ايـن نتايـج نيـز مشـخص شـد کــه از مهم تريــن دلايــل کارايــي بــالاي نظــام «دي اُ آي » در مقايســه بــا دو نظــام ديگــر، توجــه آن بــه شــاخص هاي فــرادادة ســاختاري در شــکل کلــي و ايجــاد شــبکه هاي پيونــدي ارجاعــات و منابــع موجوديت هــاي شناسايي شــده در شــکل خــاص اســت .
بــا توجــه بــه اهميــت تفکيــک انـواع اشـياء به منظـور شناسـايي دقيـق انـواع موجوديت هـا و تخصيـص شناسـگر بـه آن هـا، يکـي از موضوعاتــي کــه در ســاختار ايــن نظام هــا مــورد توجــه قــرار گرفتــه حــوزه ، هدف گــذاري شناسـايي و فـرادادة موجوديت هـاي شناسايي شـده اسـت (١٩٩٩ Paskin and Rust).
کارايــي نســبي نظام هــاي شناســگر ديجيتالــي در مؤلفــۀ ســاختار فــراداده بــه چــه ميــزان اســت ؟ بـر ايـن اسـاس ، پژوهـش حاضـر بديـن شـکل سـازمان داده شـده اسـت : بخـش دوم بـه بيـان 425 مبانــي نظــري و پيشــينۀ پژوهــش پرداختــه اســت .
«پاسـکين و راسـت » در پژوهـش خـود بـه اهميـت وجـود فـرادادة هسـته اي ٣ مبتنـي بـر يـک مـدل مفهومــي بــراي افزايــش دقــت شناســايي موجوديت هــاي ديجيتالــي اشــاره مي کنــد و ســطح تفکيک پذيــري بــالا، اســتانداردبودن ، ثبــات و دقــت بــالا را جــزو مشــخصه هاي اصلــي مــورد نيـاز بـراي ايـن فـراداده بيـان مي کنـد (١٩٩٩ Paskin and Rust).