چکیده:
تخریب محیطزیست به عنوان مسألهای جهانی عمدتاً ناشی از رفتارهای جامعه انسانی است. نابودی فزاینده منابع طبیعی که از مهمترین چالشهای محیطزیستی ایران میباشد بر این واقعیت صحه میگذارد که زمینههای اجتماعی، بستر لازم برای رفتارهای محیطزیستی را میگستراند. از دیدگاه جامعهشناسی محیطزیست، عوامل متعددی بر شکلگیری رفتارهای محیطزیستی تأثیر دارد. به نظر اینگلهارت، توسعه اقتصادی-اجتماعی، امنیت سازنده، تجهیز شناختی، تنزل مطلوبیت اقتصادی، مسائل عینی–ارزشهای ذهنی و عوامل ساختی–نهادی به عنوان نیروهای مولد تغییر رفتاری هستند. توسعه اجتماعی به عنوان بنیادیترین عامل تحول، مجموعهای از شرایط علّی لازم برای داشتن دغدغه محیطزیستی را فراهم میکند. هدف مقاله حاضر، ارائه یک مدل تعدیل یافته از نظریه ارزشهای فرامادی اینگلهارت در مورد پیش شرطهای لازم برای محیطزیستگرایی است. براساس این نظریه، کارایی ساختارهای اجتماعی جامعه در ابعاد مختلف، گستراننده بسترهای لازم برای رفتارهای محیطزیستی است و برهم کنش میان مجموعهای از عوامل، فرصتها و محدودیتهایی را برای رفتارهای محیطزیستی فراهم میآورد. توسعه اقتصادی به تنهایی به اتخاذ ارزشهای فرامادی منتهی نمیشود، بلکه زنجیرهای از روابط علّی، خیزش این ارزشها را تسهیل میکند. هر چند امنیت اقتصادی یکی از عوامل مهمِ تعیینکنندۀ فرامادیگرایی است، ولی سایر عوامل غیر اقتصادی نیز به تثبیت فرامادیگرایی کمک شایانی میکند. بدیهی است که فقدان این مؤلفهها به عنوان عوامل مفقوده رفتارهای پایدار محیطزیستی شناخته میشوند.
The destruction of the environment as a global issue is mainly due to the behavior of human society. The increasing destruction of natural resources, which is one of the most important challenges in Iran's environmental environment, confirms the fact that social contexts provide the necessary basis for environmental behavior. From the perspective of environmental sociology, several factors influence the formation of environmental behaviors. According to Inglehart, socioeconomic development, Formative Security, Cognitive Mobilization, diminishing economic utility, objective problems- subjective values and structural-institutional factors are the forces that produce behavioral change. Social development, as the most fundamental factor in shift, provides a set of causal conditions necessary for environmental concern. The aim of this paper is to provide a modified model of Inglehart's theory of Post-metamaterial values regarding the prerequisites for environmentalism. According to this theory, the efficiency of the social structures of society in different dimensions expands the necessary bases for environmental behaviors. And the interaction between a set of factors provides opportunities and limitations for environmental behaviors. Economic development alone does not lead to Post-metamaterial values, Rather, a chain of causal relationships facilitates the rise of these values. Although economic security is one of the important determinants of Post-metamaterialism, other non-economic factors also contribute to the establishment of Post-metamaterialism. Obviously, the lack of these components is known as a missing factor in sustainable environmental behaviors.
خلاصه ماشینی:
تبيين محيطزيست گرايي و مدل تعديلي نظريه ارزش هاي فرامادي سونا حبيبي دانشجوي دکتر١ي بررسي مسائل اجتماعي ايران ، دانشگاه مازندران صادق صالحي دانشيار جامعه شناسي محيط زيست ، گروه علوم اجتماعي، دانشگاه مازندران دريافت ٩٩/٤/١٣ پذيرش ٩٩/١٢/١٢ چکيده تخريب محيط زيست به عنوان مسأله اي جهاني عمدتا ناشي از رفتارهاي جامعه انساني است .
يا مطابق نظريه هاي سازگاري نيت فرد عامل اصلي انجام يک رفتار است و يا حساسيت محيط زيستي به عنوان يک متغير پيش نياز براي رفتار محيط زيستي در مدل رفتار مسئولانه تلقي شده است و بسياري از مدل هاي ديگر (صادقي و پازوکينژاد، ١٣٩٧) که در بسياري از تحقيقات تجربي از سوي پژوهشگران مورد 1 Yale University 2 Rasool 3 irreversible 4 Moran 5 permanent 6 Shahid 7 Hirst استفاده قرار گرفته است .
به زعم اينگلهارت ، تحول عمده فرهنگي که در اثر توسعه اجتماعي در سطوح مختلف رخ داده است ، باعث شد تا ارزش هاي مردم از تأکيد بر 1 Kment 2 Kocmánková 3 Mayerfeld Bell 4 Ashwood 5 Franzen 6 Meyer 7 Inglehart رفاه مادي و امنيت اقتصادي به سوي تأکيد بيشتر بر کيفيت زندگي تحول يابد.
به اين معني که با وجود اينکه جامعه ايران به سطوح نسبي توسعه اجتماعي در بخش هاي 1 Post material Values 2 Abramson 3 Carrus مختلف دست يافته و از نظر وضعيت توسعه اجتماعي، در ميان ١٤٢ کشور دنيا، جايگاه صد و يکم در جهان و جايگاه يازدهم را در منطقه داراست (فاضلي و همکاران ، ١٣٩٢: ١٧٩)، اما همچنان روند تخريب محيط زيست در آن در حوزه هاي مختلف رو به افزايش است (بابااوغلي، ١٣٩٢).