چکیده:
قضا و قدر از مسائل مهم در علم کلام، فلسفه و حتی اخلاق به شمار می رود. از آن جا که
پیرامون قضا و قدر، اندیشه های متفاوت و بعضا متضادی وجود دارد، ضروری است آیات
پیرامون آن مورد بررسی قرار گیرد. این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی آیات
قضا و قدر از دیدگاه اندیشمند؛ فخر رازی پرداخته است. امام فخر رازی با رویکرد کلامی
اشعری به جبر تمایل دارد؛ او قضا و قدر را اساسا مساوی و مترادف با جبر می داند
خلاصه ماشینی:
واژگان کلیدی: قضاء، قدر، جبر، اختیار، امام فخر رازی مقدمه یکی از مسائلی که توجه بشر را همیشه به خود جلب کرده، این است که آیا جریان کارهای جهان، طبق یک برنامه و طرح قبلی غیر قابل تخلف صورت میگیرد و قدرتی نامرئی ولی بی نهایت مقتدر، به نام سرنوشت یا قضا و قدر بر جیمع وقایع عالم حکمرانی میکند و آنچه در زمان حاضر در حال صورت گرفتن است و یا در آینده صورت خواهد گرفت، در گذشته معین و قطعی شده است و انسان مقهور و مجبور به دنیا میآید و از دنیا میرود؟ یا اصلاً و ابداً چنین چیزی وجود ندارد و گذشته هیچ نوع تسلّطی بر حال و آینده ندارد و انسان که یکی از موجودات این جهان است، آزاد و مسلط بر مقدّرات خویشتن است؟ یا فرض سومی در کار است و آن اینکه سرنوشت در نهایت اقتدار بر سراسر وقایع جهان حکمرانی میکند و نفوذش بر سراسر هستی بدون استثناء گسترده است؛ در عین حال این امر غیر قابل رقابت و مقاومت ناپذیر کوچکترین لطمهای بر حرّیت و آزادی بشر نمیزند.
اعمال انسان، هم مستند به خود اوست و هم مستند به خدا، اما استناد آن به خود او به دلیل این است که هستی انسان و تمام نیروهای او حتی آزادی اراده او از ناحیه خالق آفرینش است و علل و اسبابی که شرط تحقق یک عمل میباشد از اوست؛ در قرآن آیات زیادی وجود دارد که به صراحت اختیار انسان ونقش اراده او را بیان داشته است؛ مانند آیه: «وَاَن لیس لِلاِنسانِ الّا ماسَعی» «برای انسان چیزی جزء حاصل سعی او نیست» (سوره نجم، آیه 39) و همچنین آیه «اِنَّ الله لا یُغیِّرُ ما بِقَومٍ حتّی یُغیِّروا ما بِاَنفُسِهِم» «خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر خودشان آن را تغییر دهند.