چکیده:
این پژوهش، تجربۀ زیستۀ کارگران ساختمانی و نظافتی منطقۀ 17 تهران در مواجهه با ویروس کرونا را بررسی میکند. دلیل انتخاب این دو گروه، موقعیت حاشیهای آنها است. در این پژوهش از مفاهیم نظری نابرابری عینی، نابرابری تفسیری، بیقدرتی سوبژکتیو، و داغ ننگ، برای تحلیل استفاده شده است. رویکرد روششناختی این پژوهش پدیدارشناسی تفسیری، تکنیک جمعآوری داده مصاحبۀ عمیق، و روش تجزیه و تحلیل دادهها تحلیل روایت است. حجم نمونه تعداد 12 نفر شامل 7 کارگر مرد ساختمانی و 5 کارگر زن نظافتی است. روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی بود و مصاحبهشوندهها ساکن منطقۀ 17 تهران هستند. نتایج تحقیق نشان میدهند شیوع ویروس کرونا باعثِ تعمیق حاشیهنشینی این دو گروه شده است؛ توصیههای بهداشتی نشاندهندۀ فاصلۀ عمیق سیاستگذاریهای کرونا و شرایط عینی و واقعی این دو گروه است؛ تمام طرحها و برنامههای سیاستگذار به کمکهای نقدی و غیرنقدی محدود شده و سیاستگذاری به خیریهگرایی نهادی تقلیل یافته و توجهی به تغییر جایگاه ساختاری طبقات فرودست نشده است.
This study explores the lived experience of cleaning and construction workers in Tehran’s District 17 during the Covid-19 pandemic. The reason for selecting these groups of workers was their marginal situation. The theoretical concepts of objective inequality, interpretive inequality, subjective powerlessness, and stigma were used to analyze the data in this study. The study’s methodological approach is interpretative phenomenology, with in-depth interviews and narrative analysis. Seven male construction workers and five female cleaning workers made up the sample. The participants lived in Tehran district 17 and were selected using targeted and snowball sampling. The results indicate that the pandemic has intensified the marginalization of these two groups. A wide gap between Coronavirus policies and the reality on the ground was obvious. All policymakers' plan and programs are limited to cash and non-cash donations, thereby reducing policymaking to institutional charity work with little concern on the structural position of the lower classes of society.
خلاصه ماشینی:
واژگان کلیدی: ویروس کرونا، پدیدارشناسی تفسیری ، طبقات فرودست ، کارگران روزمزد ساختمانی ، کارگران نظافتی ، داغ ننگ فرودستی مقدمه و بیان مساله شاید در نگاه اول این گونه به نظر برسد که در دنیای نابرابر امروز، ویروس کرونا تنها چیزی است که عادلانه رفتار می کند، فقیر و غنی نمی شناسد، و همه را به یک میزان در معرض خطر قرار می دهد.
شناخت درک و تجربة طبقة فرودست از موقعیت های مختلف (مانند بحران کرونا) نه تنها شناخت ما را غنی می کند بلکه کمک خواهد کرد تا ارزیابی واقع گرایانه ای از سیاست ها داشته باشیم ، و مهم تر از همه ، نقد زمینة اقتصادی ـ سیاسی را که موقعیت فرودستی را خلق کرده است ممکن می سازد.
نخست ، داغ ننگی که می توان در جامعه شاهد بود، تا حدودی عینیت دارد و نسبت به فرد یا گروهی که اعمال می شود بیرونی است ؛ برای مثال ، این اعتقاد که کارگر و طبقة فرودست بهداشت را کمتر رعایت می کند و در نتیجه احتمال ابتلا به ویروس کرونا در او بیشتر خواهد بود.
برای کارگران روزمزد ساختمانی و نظافتی ، نه تنها وضعیت اکنون آنها حاکی از این نوع نابرابری است بلکه پیشینة اقتصادی و اجتماعی افراد مصاحبه شده نشان دهندة بازتولید نسلی نابرابری است که فرودستی را در چند نسل بازتولید کرده است .