چکیده:
مطابق مواد 6۷۸ و 6۷۹ ق.م. عقد وکالت به عزل موکل منحل می شود و وکیل دیگر صلاحیت اجرای مفاد عقد را
نداردء با این حال در ماده 6۸۰ ق.م. اعمال وکیل معزول تا قبل از رسیدن خبر عزل به او نافذ شناخته شده است . با در نظر
گرفتن ماده 6۸۰ ق.م. این سوال مطرح می شود که نفوذ اعمال وکیل معزول بر چه مبانی استوار است؟و این مبانی قابل تسری
به سایر موارد انحلال وکالت است؟ به عنوان نتیجه می توان گفت » مبانی نفوذ اعمال وکیل معزول عبارتند از: ۱- قاعده ی
لاحرج ۲- قاعده ی لاضرر۳ - قاعده ی ضمان غرور ۶- اصل حسن نیت ۵ - نظم عمومی. به عنوان پیشنهاد نیز می توان
گفت که در بازنگری های قانون مدنی حکم استئثنایی ماده ی 6۸۰ق.م. را به سایر طرق انحلال وکالت نیز تسری داده شود.
خلاصه ماشینی:
رسیدن خبر عزل به و کیل » را نیز اضافه می کرد، بنابراین چون قانونگذار در ماده ی مذکور در مقام بیان بوده است پس اگر برای انحلال عقد وکالت شرط دیگری به جز عزل وکیل از جانب موکل را لازم می دانست ذکر می کرد، پس وکالت به صرف عزل وکیل از جانب موکل پایان می یابد و همانطور که برخی از حقوقدانان مطرح کرده اند حکم ماده ی ٦٨٠ ق .
انحلال عقد وکالت با عزل موکل یک حکم ضرری در برابر وکیل و شخص ناآگاه از عزل است ، چون عدم نفوذ اعمال وکیل معزول باعث ورود خسارت و ضرر به وکیل و طرف معامله با او می شود، برای جلوگیری از ورود چنین ضرری می توان به قاعده ی لاضرر استناد کرد، و وکیل معزول را بعد از عزل از جانب موکل ، وکیل ظاهری قلمداد کرد و نفوذ اعمال او را مبتنی بر وکالت ظاهری دانست و گفت که بعد از عزل وکیل از سوی موکل وکالت حقیقی پایان می یابد، ولی اعمال وکیل بر مبنای قاعده ی لاضرر نباید غیر نافذ و فضولی باشد بلکه باید اعمال وکیل ظاهری نیز مانند وکیل حقیقی در حق موکل نافذ انگاشته شود.
برخی از حقوقدانان نیز در توجیه نفوذ اعمال وکیل معزول ، پیش از آگاه شدن وی از خبر عزل ، صحیح بودن اعمال وکیل عزل شده را از مصادق پذیرش اصل حسن نیت در قانون مدنی دانسته اند، طبق این دیدگاه وکیل ناآگاه از عزل با اعتقاد به وجود نمایندگی، اقدام به انجام عمل مورد وکالت کرده است ، از این رو موازین اصل حسن نیت اقتضاء می کند که اعمال چنین وکیلی صحیح باشد(کاتوزیان ، ١٣٨٢، ص ١٣٦؛ امیری قائم مقامی،١٣٥١، ص ٤٩) .