چکیده:
ملارجبعلی تبریزی از جمله فیلسوفانی است که کمتر به آرای او پرداخته شده است. وی در اندیشههای خود از قرآن و روایات و فلسفۀ نوافلاطونی و فلسفه سینوی و عرفان محییالدینی تأثیر پذیرفته است. تبریزی عصارۀ همۀ این اندیشهها را در رسالۀ الأصل الأصیلِ خود جمع کرده است. متن کامل این رساله را عزیز جوانپور هروی و حسن اکبری بیرق تصحیح و منتشر کردهاند، ولی تصحیح ایشان کاستیهای بسیاری دارد. در پژوهش پیشرو نخست کیفیت این تصحیح را بررسی و اشکالات و ناراستیهای آن را بیان و سپس یک نسخۀ کهن و یک ترجمۀ کمترشناختهشده از این رساله را معرفی میکنیم: نسخهای به تحریر میرقوامالدین رازی، و ترجمهای فارسی از آن موسوم به تحفة الکمال اثر ملاحسن، که هر دو از شاگردان تبریزی هستند.
Mulla Rajb Ali of Tabriz is one of the philosophers whose ideas have not enjoyed much reception. In his thoughts, he is influenced by the Qur’an, traditions, Neoplatonic and Avicennan philosophy as well as Akbarian mysticism. He has collected all those ideas in a treatise called Al-Asl al-Asil. The full text of this treatise has been amended and published by Aziz Javanpour Heravi and Hasan Akbari Beyraq. However, their redaction suffers certain shortcomings. In the present article, we have first examined the quality of this edition and revealed its problems and inaccuracies. We have then introduced an old little-known manuscript of the treatise copied by Mir Qavam al-Din Razi, and an interpolated translation of it, entitled Tohfat al-Kamal, by Molla Hasan, both men being Tabrizi’s students.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش پیشرو نخست کیفیت این تصحیح را بررسی و اشکالات و ناراستیهای آن را بیان و سپس یک نسخۀ کهن و یک ترجمۀ کمترشناختهشده از این رساله را معرفی میکنیم: نسخهای به تحریر میرقوامالدین رازی، و ترجمهای فارسی از آن موسوم به تحفة الکمال اثر ملاحسن، که هر دو از شاگردان تبریزی هستند.
البته غیر از این سه نسخه، مصححان هفت نسخۀ دیگر را نیز معرفی کردهاند و بعد از معرفی نسخهها نوشتهاند: «پس از تطبیق اجمالی این نسخهها دریافتیم که تفاوت فاحش و بیّنی بین آنها وجود ندارد؛ لذا اقدم نسخ را که مربوط به کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی بود اساس قرار داده و با علامت اختصاری م مشخص نمودیم» (جوانپور و اکبری، 1386: سیویک).
چنانکه گذشت، مصححان ادعا کردهاند که از اقدم نسخ که مربوط به سال 1267ق است بهره گرفتهاند، با این حال جالب است که در معرفی نسخۀ شمارۀ هفت نوشتهاند: «نسخۀ شمارۀ 2112/4 کتابخانۀ ملّی جمهوری اسلامی ایران که حاوی هفت رساله میباشد و أصل الأصیل ششمین آنهاست و در تاریخ 1101ه.
همچنین در معرفی نسخۀ شمارۀ شش گفتهاند: «نسخۀ شمارۀ 8742 کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران به خط نستعلیق و حاوی پنج رسالۀ دیگر» (جوانپور و اکبری، ۱۳۸۶: سیویک)، اما از این نسخه نیز استفاده نکردهاند، در حالی که در هامش برخی از صفحات این نسخه نوشته شده است: «منه مدّ ظلّه العالی» (مثلاً نک.
ـ یک نسخۀ کهن از الأصل الأصیل: این نسخه به خط میرقوامالدین محمد رازی، از شاگردان ملارجبعلی تبریزی (خوانساری، 1390: 3/350؛ آقابزرگ، 1403: 11/78، دولتآبادی، 1377: 2/719) نوشته شده است.