چکیده:
در شرایط اشتغال اقماری، دوری متناوب دو هفته ای شاغل از خانواده موجب پیدایش گونه خاص و چالش برانگیزی از زندگی خانوادگی می گردد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای مددکاری اجتماعی و مشاوره با توجه به ابهام در چگونگی ارائه خدمات مذکور به این نوع خانواده ها انجام گرفت. روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا و بحث گروهی متمرکز است که از طریق نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه 29 نفر شامل کارکنان اقماری، همسران، کارشناسان خانواده و مدیران انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها تا اشباع نظری جمع آوری شد.سپس داده ها بصورت کلمه به کلمه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به پیدایش سه طبقه اصلی انتزاعی شد که دربرگیرنده توانمندسازی فردی، تحکیم پویایی خانواده و گسترش شبکه های حمایتی بوده و در مجموع از 10 زیرطبقه تشکیل شده اند؛ در نتیجه استفاده از این راهبردها درقالب نقشهای حرفه ای مددکاری اجتماعی و مشاوره از قبیل آموزش، مشاوره، مداخله و حمایت های نهادی و غیر نهادی جهت حفظ سلامت خانواده و سازگاری مناسب آنها با شرایط خاص خودشان، می تواند مفید و راهگشا باشد.
In the case of intermittent employment, a two-week periodic work away from family, creates specific and challenging type of family life. Therefore, the present study aims to develop strategies of social work and counseling regarding the ambi-guity on how to provide these services to these kinds of families. The method of this research is qualitative in the form of content analysis and focus group discussion and 29 people were selected through purposeful and voluntary sampling including intermittent staff, spouses, family experts and managers; data were collected to theoretical saturati-on using semi-structured interviews, then the data analysis led to the appearance of the three main abstract categories that includes individual empowerment, conso-lidation of family dynamics and expansion of support networks, consisting of a total of 10 subcategories. Results show, these strategies can be helpful in guiding the roles of professional social assistance and counseling such as education, counseling, intervention, and institutional and non-institutional support to maintain family health and adapt to their specific circu-mstances.
خلاصه ماشینی:
همان گونه که مطالعات پيشين در زمينه خانواده کارکنان اقماري گوياي وجود چالش هايي در سيستم و ارتباطات خانواده آنان است و خانواده در اين شرايط از نظر کنش ها و کارکردها تحت تأثير عدم حضور متناوب مرد در منزل قرار مي گيرد و ناهمسو با فرهنگ ايران (که حاکي از نهادينه بودن نظام ارتباطي عميق اعضاي خانواده ، حفظ حدود، کسب آرامش و صميميت ، مراقبت و جامعه پذير کردن فرزندان است )، مي توان گفت ويژگي هاي خاص اين شيوه از زندگي خانوادگي ، ضرورت مداخلات مشاوره اي و مددکاري اجتماعي ويژه خود را نيز مي طلبد.
توانمندسازي فردي : اظهارات مشارکت کنندگان در اين پژوهش حاکي از اين است که اگرچه وضعيت خاص زندگي خانوادگي کارکنان اقماري بيشتر تحت تأثير دوري متناوب مرد از خانواده بوده و ممکن است اين نهاد را با چالش هايي مواجه کند، ليکن توانمندسازي اعضاي خانواده از اهميت ويژه اي در پيشگيري از بروز آسيب هاي رواني ـ اجتماعي و ارتقاي سلامت عمومي آنان برخوردار است ؛ بنابراين ضروري است مددکار اجتماعي با هدف افزايش آگاهي فرد در مورد سلامت جسمي ، رواني و اجتماعي ، شناخت منابع و حمايت هاي محيطي ، رشد عزت نفس و اعتقاد به توانايي خود براي ايجاد تغييرات مطلوب در زندگي خويش و کنترل آن ، در اجراي راهبرد توانمندسازي فردي از روش هاي آموزش و مشاوره در زمينه هاي «مهارت افزايي حل مسأله »، «تنظيم هيجان و کاهش استرس »، «تقويت سرمايه روان شناختي » و «مهارت مديريت تعارض » استفاده کند.
Work Social Supports, Role Stressors, and Work-Family Conflict: The Moderating Effect of Age. Journal of Vocational Behavior, 76, 78- 90.