چکیده:
بررسی اندیشههای شهید بهشتی در زمینه عدالت به واسطه تاثیر گسترده ایشان در نظامسازی برای کشور در اوایل انقلاب بهعلاوه آشنایی وسیع و نه صرفا انتزاعی ایشان با نظام سرمایهداری به واسطه حضور چندین ساله در کشور آلمان، بسیار مهم است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی اندیشه شهید بهشتی در زمینه عدالت تبیین شده است. از منظر وی کاری عادلانه است که با ماندن انسان در مسیر استکمال و رسیدن او به هدفی که در عالم آفرینش برای وی در نظر گرفته شده سازگار و هماهنگ باشد و تنها آن مکتب اجتماعی درخور پیروی است که بازگشت همه بایدها و نبایدهایش، به روند تکاملی پویای جهان هستی، از جمله انسان پویای متحرک باشد. در این نگاه امامت عدل ضامن اجرای عدل جامع و کامل در جامعه اسلامی است. از این منظر، عدالت قاعدهای حاکم بر فقه است و در شرایط استثماری و ظالمانه، که قواعد اقتصادی اسلام مورد سوءاستفاده قرار میگیرند، با نظارت و دخالت حکومت اسلامی، حرکت بر مسیر قواعد فقهی در مسیر توازن و تعادل اجتماعی قرار میگیرد. همچنین در مسیر اجرای احکام نیز ترسیم ساختار جزئی و نظام جامعه بر اساس خطوط کلی و شناخت و کشف مکانیسمهای عادلانه، وظیفه دانشهای اجتماعی است. در حقیقت درک این نکته که در چه شرایطی این قواعد فقهی به اسثتمار و ظلم میانجامند و فاصله طبقاتی را افزایش میدهند، و ریشهیابی و کشف عوامل آن بر مبنای واقعیتهای جامعه و تحلیلهای علمی از شئون علم است.
خلاصه ماشینی:
حرکت در مسیر اقامه عدالت از نظر شهید بهشتی، حرکت در مسیر قرب الهی میباشد اما باید توجه داشت که عدالت خود ارزشی میانی است و در سیر رسیدن به هدف کلی خلقت انسان معنا مییابد؛ چنانکه ایشان در این باره میگوید: «جهاد برای برقراری عدل اقتصادی خود کاری قربةً الی اللّه است؛ فقط به یک شرط: به شرط اینکه انسان عدل اقتصادی برایش بت نشود؛ یعنی اگر این عدل نقطه نهایی تلقی نشد، بلکه میان راه تلقی شد، جهاد برای عدل اقتصادی قربةً الی اللّه است» (بهشتی، 1378، ص73).
از نظر شهید بهشتی، هدفداری خلقت و حق، به معنای آنچه در مسیر هدف این جهان قرار دارد و در مسیر تکامل جهان و جامعه اسلامی و انسان است، باید مبنای نظامات اجتماعی و اقتصادی در جامعه اسلامی قرار گیرد و عدالت نیز که خود «اعطاء کل ذیحق حقه» میباشد، از این تعریف مستثنا نیست.
امامت عدل از نظر شهید بهشتی اگرچه وجود قوانین و سازوکارهای اجتماعی عادلانه برای برقراری عدالت اجتماعی لازم مینماید، اما باید توجه داشت که این شرط لازم است و شرط کافی، وجود «امامت عدل» در جامعه است که نمود و ظهور عینی عدالت و باعث ایجاد عدالت جامع در جامعه اسلامی است: جامعه هنگامی میتواند بر اساس وحی انبیا و راه انبیا و کتاب خدا، سنت انبیا و اولیا نظام عدل را برپا کند که میزان دیگری (غیر از قانون نوشته و گفته) در اختیار داشته باشید و آن تجسم عینی قانون است.