چکیده:
در سالهای اخیر مفهوم توسعه بسیار گسترش یافته و در کنار ابعاد اقتصادی، ابعاد متنوّع دیگری را در بر میگیرد که یکی از مهمترین آنها احساس خوشبختی است. این مقاله در پی آن است که بر اساس تازهترین یافتههای منتشرشده توسّط موسسة گالوپ جایگاه ایران را از نظر احساس خوشبختی در میان سایر کشورها مشخّص کند و به تحلیل آن بپردازد. یافتهها حکایت از آن دارد که وضعیّت احساس خوشبختی در ایران بحرانی است، حال آنکه ایران از نظر شاخصهای دیگر توسعه بر اساس یافتههای گالوپ و بانک جهانی، جایگاه بهتری در رتبهبندی جهانی دارد. برای درک فاصلة موجود میان احساس خوشبختی و شاخصهای دیگر توسعه شامل: تولید ناخالص داخلی سرانه، ضریب جینی، میزان حمایت اجتماعی، امید به زندگی سالم، آزادی انتخاب روش زندگی، بخشندگی و تصوّر فساد، سه تحلیل پیشنهاد شده است که عبارتاند از تحلیل فرهنگی تاریخی، تحلیل بر مبنای گفتمان سیاسی حاکم و تحلیل بر اساس جوّ رسانهای. نتیجة این مطالعه اینست که برای فائق آمدن بر بحران عدم احساس خوشبختی در ایران، لازم است در سیاستهای فرهنگی بازنگری شود، گفتمان سیاسی کشور به سمت یک گفتمان ملایم و همدلانه با فضای باز برای رقابت سالم سیاسی سوق داده شود و انحصار رسانهای برداشته شود تا گروههای مختلف نخبگان ایرانی بتوانند فضای رسانهای حرفهای را در جهت منافع ملّی برای اقناع افکار عمومی به کار گیرند.
In recent years the notion of development has expanded to include besides the economic dimension variety of other dimensions, one of which is subjective well-being. This paper attempts to find and analyze Iran’s ranking among other countries in subjective well-being based on Gallop findings. The findings show that in subjective well-being Iran is in crisis, while its ranking in other indicators of development based on Gallop’s and World Bank’s findings is better. To understand this gap between the subjective and objective well-being measured by other indicators of development, including GDP per capita, Gini coefficient, social support, healthy life expectancy, freedom to make life choices, generosity, and freedom from corruption, three analyses has been suggested: historical-cultural, political discourse and media sphere. In conclusion, for overcoming the crisis of subjective well-being in Iran the cultural policies should be revised, the political discourse must change to a moderate and more sympathetic discourse with free space for healthy competitions, and the monopoly of the state in radio and television should be removed to give different groups of the Iranian elites the opportunity to work in line with national interests to convince the public of the realities of the status quo.
خلاصه ماشینی:
یافته ها حکایـت از این دارد که وضعیت احسـاس خوشـبختی در ایـران ، بحرانـی اسـت ؛ ایـن درحالی است که برپایۀ یافته هـای گـالوپ و بانـک جهـانی ، ایـران بـه لحـاظ شاخص های دیگر توسعه ، جایگاه بهتری در رتبه بندی جهانی دارد.
ir) تاریخ دریافت : ١٣٩٩/٨/٧ تاریخ تصویب : ١٣٩٩/١١/٢٨ پژوهشنامه علوم سیاسی ، سال شانزدهم ، شماره نخست ، زمستان ١٣٩٩، صص ٦٧-٣٧ فاصلۀ موجود میان احساس خوشبختی و شاخص های دیگـر توسـعه شـامل : تولید ناخالص داخلی سرانه ، ضریب جینی ، میزان حمایت اجتماعی ، امیـد بـه زندگی سالم ، آزادی انتخاب روش زنـدگی ، بخشـندگی و تصـور فسـاد، سـه تحلیل پیشنهاد شده است که عبارتنـد از: تحلیـل فرهنگـیـتـاریخی ، تحلیـل برمبنای گفتمان سیاسی حاکم ، و تحلیل برپایـۀ فضـای رسـانه ای .
نتیجـۀ ایـن مطالعه این است که برای چیره شدن بر بحران عـدم احسـاس خوشـبختی در ایران ، لازم است در سیاست های فرهنگـی بـازنگری شـود، گفتمـان سیاسـی کشور به سوی ملایم تر و همدلانه تر شدن بـا فضـای بـاز بـرای رقابـت سـالم سیاسی سوق داده شود، و انحصار رسانه ای برداشته شود تا گروه های مختلف نخبگان ایرانی بتوانند فضای رسانه ای حرفه ای را در راستای منافع ملی بـرای اقناع افکار عمومی به کار گیرند.
حتی اگر کشوری فاقد نظام انتخابـاتی باشـد، رسـانه هـای رسمی و دولتی آن کشور به منظور حفظ مشروعیت سیاسی و اقنـاع افکـار عمـومی ، تلاش می کنند تا نشان دهند کـه کشورشـان در مسـیر توسـعه و کسـب خوشـبختی شهروندان ، گام های بلندی برداشته است ؛ ازاین رو، سال ها اسـت کـه مفهـوم توسـعه ــکه به گونه ای بدیهی ، ارمغان آور خوشبختی مـردم و حتـی متـرادف بـا آن دانسـته می شودــ به عنوان یکی از مفاهیم اساسی در سیاست به شمار می آید.