چکیده:
آیۀ ۲۹ حج با عنوان آیة قضای تفث که در ضمن مناسک حچ یاد میشود، هم از جهت دلالت ظاهری و
هم دلالت باطنی تاویلی، در میان مفسران و قرآنپژوهان با آرای گوناگونی همراه بوده و از منظر
تفسیری و زبانشناختی قرآن، شایستۀ بررسی است. در این بررسی، به موازات افقگشاییهای
ارزشمند روایات تفسیری اهل بیت علیهم السّلام مناقشاتی جدّی از سوی برخی عقلگرایان معتزلی و شیعی به
زبان باطنی تاویلی مورد نظر این روایات نیز مطرح شده که این مقاله برای یافتن تفسیری قابل دفاع
از آیه و ارائۀ پاسخی به این انتقادات, بررسی لغوی و مطالعۀ روایی مربوط به این آیه را بیگرفته
است. در این راستا مستند به منابع اصیل لغوی سه دیدگاه مهم در مفهوم «تفث» بررسی شده و این
دیدگاهها قابل ارجاع به یکدیگر دانسته شده است. طبق این بررسی فارغ از ابهاماتی که دربارة معنای
اصلی ریشۀ «تفث» مطرح است، معنای متبادر از تعبیر قضای تفث در کاربرد قرآنی همان رفع
آلودگیها و ژولیدگیهاست که البته ملازمة روشنی با انجام برخی مناسک پایانی حچ دارد که با رفع
آلودگیها و زدودن زواید ظاهری بدن و برطرف شدن محدودیتهای گذشته همراه است. اما برخی
روایات اهل بیت علیهم السّلام به نقل منابع متقدم و اصیل حدیث شیعی» افزون بر این؛ به افق دیگری از معنای
آیه بهعنوان معنای تاویلی باطنی اشاره دارند و «لقاء الامام» را تاویل آیه دانستهاند. این روایات بهرغم
برخی مناقشات. از دیدگاههای افراطی و غیر قابل دفاع باطنی» بیگانه بوده و در چهارچوب نظریة زبان
تاویلی قرآن در مکتب اهل بیت علیهم السّلام تحلیلپذیر است. ضمن آنکه برخلاف تصور برخی منتقدان» در این
روایات، «قضاء تفث» به لقاء امام تفسیر شده است نه خود «تفث».
Verse 29 of Hajj as the verse of Qada Tafath, which is mentioned in addition to the rituals of Hajj, has been associated with various opinions among commentators and Qurchr('39')anic scholars, both in terms of its outward and inward meanings, and is worth examining from the interpretive and linguistic point of view of the Qurchr('39')an. . In the meantime, both lexical literary study and narrative interpretive studies are groundbreaking. At the same time, in parallel with the valuable horizons of the interpretive narrations of the Ahl al-Bayt (AS), serious controversies have been raised by some Muchr('39')tazilite and Shiite rationalists in the esoteric esoteric language of these narrations. In this article, in the first stage, a lexical study of the concept of "Tafath" has been done and based on the original lexical sources, three important views have been examined in this regard. Then, in examining the validity of the two categories of narrations related to the outward and inward language of the verse, it has been discussed and in the last stage, the disputes about the inward language of the verse have been criticized.