چکیده:
«تمدن» یا «حضاره» از جمله واژگانی است که در قرآن کریم بهطور مستقیم از آن یاد نشده، اما راه پژوهش دربارۀ آن از طریق جستجوی واژههای مرتبط، بهویژه واژههای دارای بار اجتماعی میباشد. «امت»، «قوم»، «قریه» و «مدینه» از مهمترین واژگانی بوده که تاکنون از آنها برداشت تمدنی شده است. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که واژگان فوق چه رابطۀ معنایی با تمدن دارند و آیا میتوان از رهگذر آنها به مفهومی از تمدن در قرآن دست یافت؟ در این مقاله تلاش شده با روش توصیفی - تحلیلی، نخست به بررسی و توصیف مفهومی واژگان مذکور پرداخته شود و سپس رابطۀ آن را با تمدن واکاوی گردد. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که واژگان مذکور، دلالت معنایی مستقیمی بر مفهوم تمدن ندارند و نمیتوان آنها را بهمثابهٔ تمدن تلقی نمود؛ اما با توجه به معنا و ظرفیت اجتماعی این کلمات، میتوان از آنها بهرهبرداری تمدنی کرد و تمدن را به این مفاهیم و ظرفهای اجتماعی منتسب نمود. در این میان، واژگان «امت» و «مدینه»، ظرفیت بالایی برای پیوند مفهومی با تمدن دینی دارند.
ABSTRACT "Tamaddun" or "hadzarah" [civilization] is a word that is not directly mentioned in the Holy Quran, but the way to research it is by searching for related words, especially words with a social connotation. "Ummah" [nation], "qawm" [ethnic group], "qaryah" [village] and "madinah" [city] are among the most important words that have been already considered as a form of civilization. The main question of the present article is what is the semantic relationship between the above words with civilization and is it possible to achieve a concept of civilization in the Qur'an through them? In this article, an attempt has been made to use a descriptive-analytical method to first study and describe the concept of the mentioned words and then to investigate its relationship with civilization. The findings of this study indicate that these words do not have a direct semantic signification on the concept of civilization and they can not be considered as civilization; But according to the meaning and social capacity of these words, they can be employed as the word “civilization”, ie, the wird civilization can be attributed to these concepts and social contexts. Meanwhile, the words "ummah" and "medina" have a high capacity for conceptual connection with religious civilization.
خلاصه ماشینی:
پرسشی که این نوشتار در پی پاسخ بدان است، این است که بین این واژگان و تمدن چه ارتباطی وجود دارد و آیا از رهگذر این واژگان میتوان به مفهومی از تمدن در قرآن دستیافت؟ در تحقیق حاضر تلاش خواهد شد با بررسی مفهوم و موارد کاربرد واژگان فوق در قرآن، ارتباط آنها با تمدن مورد واکاوی قرار گیرد.
از نظر پیشینه تحقیق، مقالاتی بهصورت موردی در خصوص برخی از این واژگان نگاشته شده که بیشتر در مورد واژه امت و رابطه آن با مفهوم جامعه، فرهنگ و تمدن است.
در مورد معنای لغوی این واژه در زبان فارسی: شهرنشینی، رسم زندگی در شهر، خو گرفتن به اخلاق و آداب شهریان و انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت و اُنس و معرفت، پذیرش قانون و سایر شئون اجتماعی و همکاری افراد اجتماع با یکدیگر در امور مختلف گفته شده است (دهخدا، لغتنامه، 1378: 4/ 6108)؛ اما در زبان عربی برای این مفهوم از واژه دیگری غیر از «تمدن»، یعنی از واژه «حضارة» استفاده میشود.
جمعبندی بنا بر آنچه گفته شد، میتوان گفت: بهجز مورد اخیر، قدر مشترک از موارد کاربرد این واژه در قرآن کریم، به معنای گروهی از مردم است که دارای وجه اشتراک مشخصی هستند.
اگرچه بنا بر آنچه از معنا و موارد کاربرد واژه امت گفته شد، این واژه نیز ارتباط مستقیم مفهومی با تمدن ندارد و سخن گفتن از رابطه این دو، بهویژه در برخی از معانی فوق دشوار خواهد بود؛ اما وجوه اشتراک و ارتباطی میان این دو میتوان متصور شد.