چکیده:
بردباری اجتماعی ازجمله مهمترین نیازهای جوامع چندفرهنگی و چندقومیتی است. به همین میزان نابردباری اجتماعی نیز دارای اهمیت بوده و در صورت افزایش آن در جامعه میتواند مسائل و مشکلات عدیدهای را موجب شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعهشناختی ارتباط بین احساس امنیت اجتماعی و نابردباری اجتماعی در تهران انجام شده است. روش آن کمی بوده و جامعه آماری آن عبارت است از کلیه شهروندان بالای 18 سال شهر تهران. نمونه مورد مطالعه 768 نفر است که بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کوکران برآورد شده و دادههای مورد نیاز از طریق یک پرسشنامه محققساخته گردآوری شده است. از مجموع پاسخگویان 49.4 درصد مرد و 50.6 درصد زن هستند. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که بین درآمد و نابردباری اجتماعی، رابطه معناداری وجود ندارد و این متغیر از پیشبینی تغییرات نابردباری اجتماعی ناتوان است؛ اما ارتباط بین متغیرهای سن و تحصیلات با نابردباری اجتماعی معنادار است. همچنین بین احساس امنیت اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، احساس آنومی و نابردباری اجتماعی شهروندان تهرانی ارتباط معناداری وجود دارد.
Social tolerance is one of the most important needs of multicultural and multi-ethnic societies. Social in tolerance is just as important, and if it increases in society, it can cause many problems. In this regard, the present study aims to investigate the sociological relationship between the feeling of social security and social inequality in Tehran. Its method is q and its statistical population is all citizens over 18 years of age in Tehran. The study sample is 768 people, which has been estimated based on the Cochran's sample size determination formula and the required data have been collected through a researcher-made questionnaire. Of the respondents, 49.4% are men and 50.6% are women. The findings show that there is no significant relationship between income and social inefficiency, and this variable is unable to predict changes in social inefficiency. But the relationship between age and education variables and social inequality is significant. There is also a significant relationship between the feeling of social security, the feeling of relative deprivation, the feeling of anomie and the social intolerance of the citizens of Tehran.
خلاصه ماشینی:
همچنين بين احساس امنيت اجتماعي، احساس محروميت نسـبي، احسـاس آنـومي و نابردبـاري اجتماعي شهروندان تهراني ارتباط معناداري وجود دارد.
آيا بين متغيرهاي زمينه اي تحقيق و نابردباري اجتماعي ارتباطي وجود دارد؟ همچنين علل و زمينه هاي هر دو پديده احساس امنيت اجتماعي و نابردبـاري اجتمـاعي چيست ؟ چهارچوب مفهومي و نظري در اين بخش سعي شده است ابتدا به تعريف مفاهيمي مانند (نـا) بردبـاري و احسـاس امنيت اجتماعي پرداخته شود و سپس مهم ترين نظريه هاي مرتبط با توضيح و تبيـين هـر دو مفهوم ارائه ميشود.
مباني نظري براي تبيـين چيسـتي و چرايـي نابردبـاري اجتمـاعي و ارتبـاط آن بـا احسـاس نـاامني اجتماعي، در مجموع چهار نظريه پريستون کينگ (درباره بردباري اجتماعي)، بوزان و ويور (در باره امنيت اجتماعي) و نظريه هاي احساس محروميت نسبي و احساس آنـومي اسـتفاده ميشود.
اين رقم براي هر دو منطقه ٨ و ١٩ عبارت است از ١٨ درصـد و تنها ١٠,٦ درصد پاسخگويان منطقه ٥ داراي احساس آنومي زياد و خيلي زياد هستند.
بـر اسـاس نتايج تحليل واريانس ، سطح معناداري براي آزمون F ٠,٠٠٠ بود؛ بنابراين ميتوان گفت کـه الگوي به کاررفته ، پيش بينيکننده خوبي بـراي متغيـر احسـاس امنيـت اجتمـاعي اسـت ؛ بـه عبارت ديگر متغيرهاي مستقل واردشده در معادله رگرسيون ، پيش بينـيکننـده هـاي مناسـبي براي متغير احساس امنيت اجتماعي هستند.
بر اساس يافته هاي پژوهش ، اين فرضيه نيز تأييد شده است ؛ يعنـي ارتبـاط معنادار بين احساس آنومي و نابردباري اجتماعي در بين شهروندان تهراني وجود ندارد.