چکیده:
رسوخ حقوق بشر در حقوق اداری به سبب تلاقی رابطه مردم با دولت باعث شده تا حقوق اداری ملزم به رعایت قواعدی شود که ریشه در لازم الرعایه بودن حقوق شهروندان در اداره دارد و این امر منجر به پیدایی مفهوم نوین «حقوق بشر اداری» شده است تا حقوق بشر به حمایت از حق های بنیادین ابنای انسانی در اداره بپردازد و قواعد حقوق اداری به زیر چتر حمایتی موازین حقوق بشری درآیند. مقصود این نوشتار تبیین ابعاد حقوق بشر اداری و مصادیق آن در نسل های سه گانه حقوق بشر به شیوه توصیفی- تحلیلی است تا جایگاه موازین حقوق بشر در اداره به هنگام ارائه خدمات عمومی یا برقراری نظم عمومی توسط دولت را ترسیم نموده و مولفه های آن را بیان نماید. براساس یافته های این تحقیق حقوق بشر اداری پشتیبان حقوق افراد در اداره است به ویژه در جایی که رعایت حقوق افراد ارتباط مستقیمی با تصمیمات اداره دارد تا «اداره خوب» را به ارمغان آورد، قدرت دولت را تنظیم و تضییق و حقوق شهروندی و کرامت ابنای انسانی را تضمین نماید.
The penetration of human rights in administrative law due to the intersection of the people's relationship with the government has caused administrative law to be required to comply with rules that are rooted in the observance of citizens' rights in the administration and this has led to the emergence of a new concept of "administrative human rights". Human rights should protect the fundamental rights of human beings in the administration and the rules of administrative law should be under the protection of human rights standards. The purpose of this article is to explain the dimensions of administrative human rights and its examples in the three generations of human rights in a descriptive-analytical way to draw the position of human rights standards in the administration when providing public services or establishing public order by the government and its components. To express. According to the findings of this study, administrative human rights support the rights of individuals in the administration, especially where the observance of individual rights is directly related to the administration's decisions to bring about "good governance", regulate and restrict government power, Guarantee humanity and civil rights and dignity
خلاصه ماشینی:
درواقع تماس هرروزۀ شهروندان با اداره و برخورد هرروزۀ آنان با مقامات اداری و عمومی سبب ایجاد اندیشههای نوینی جهت تنظیم این روابط براساس کرامت و حفظ حقوق شهروندی و رعایت موازین حقوق بشری در این رابطه شده است تا منجر به رعایت هرچه بیشتر قواعد و موازین حقوق بشری و احترام به شخصیت انسانی شهروندان گردد و این مسئله حقوق اداری و حقوق بشر را دارای ریشههای مشترک و وجه اشتراک میکند.
اهمیت و ضرورت تحقیق نیز ریشه از رابطۀ تنگاتنگ و متقابل قوای حکومتی بهویژه قوه مجریه با شهروندان و لزوم رعایت موازین حقوق بشری و حقوق بنیادین و ضرورت آشنایی با نقش و جایگاه انگارههای حقوق بشر در روابط بین ادارهکنندگان و ادارهشوندگان است و با استفاده از شیوه توصیفی ـ تحلیلی در پی پیدایی پاسخی برای این پرسش هستیم که چه روابطی میان حقوق بشر و حقوق اداری برقرار است و نفوذ حقوق بشر در اداره چگونه است؟ فرضیه اصلی این نوشتار این است که نفوذ و گسترش فراوان حقوق بشر و مفاهیم آن در اداره سبب پیدایی مفهوم حقوق بشر اداری شده و حوزۀ جدیدی در میان مباحث حقوق بشر و حقوق اداری گشوده گردیده است که نیاز به تدقیق و بررسی دارد.
حقوق بشری اداری سلسلههنجارهای حاکم بر اداره و جاری در میان ادارهکنندهها و ادارهشوندهها است که ریشه در حقوق بنیادینِ ابنایِ انسانی دارد و اداره را ملزم به رعایت این حقهای بشری در رابطۀ خود با شهروندان و عدم محدودیت آنها به هنگام ارائه خدمات عمومی یا برقراری نظم عمومی مینماید.