چکیده:
امروزه جرایم خشونتآمیز زیستمحیطی، جهان معاصر را با معضلات و پریشانیهای عظیمی روبهرو کرده است. منظور از جرایم خشونتآمیز زیستمحیطی، آن دسته از رفتارهای پرخاشگرانه است که در قوانین جزایی دارای مجازات میباشند. پرخاشگری علاوهبر آسیبهای جسمی، آسیبهای روانی را نیز دربرمیگیرد، آنچنانکه امروزه در جرایم زیستمحیطی مشهود است. یکی از بایستههای حقوق کیفری محیطزیست این است که مجازاتها بایستی مناسب و کارآمد باشند. ضمانتاجرای مناسب و کارآمد آن است که بتواند بازدارندگی داشته باشد. نظریه بازدارندگی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین نظریههای مربوط به توجیه کیفر است. فرض اساسی نظریه بازدارندگی آن است که انسان، موجودی عاقل و اندیشمند است و درنتیجه به بررسی هزینه ـ فایده اعمال و اقدامات خود میپردازد. بر اساس نظریه بازدارندگی، قطعیت، شدّت مجازات و سرعت در اجرای آن میتواند از ارتکاب جرایم توسط بزهکاران بالقوه پیشگیری کند، بهطوریکه وی را بهسوی عدمارتکاب جرم سوق دهد.
در این مقاله با روش تحلیلی ـ توصیفی سعی بر آن شده که جلوههای همسو و مغایر با بازدارندگی در عرصه تقنین و قضا موردتحلیل قرار گرفته و به ارائه پیشنهادهای کاربردی بپردازد.
Today, environmental violent crimes have caused the contemporary
world to face huge disasters. The purpose of environmental violent
crimes is those aggressive behaviors that are punishable by criminal
law. In addition to physical damage, aggression involves mental
illness, as it is now evident in environmental crime. One of the
requirements of the criminal law of the environment is that penalties
must be such that they are appropriate and efficient. The guarantee of
proper and efficient implementation is that it can be deterred. The
theory of deterrence is one of the most important and most influential
theories related to the justification of punishment. The basic premise
of deterrence is that humankind is a wise and thoughtful entity, and
therefore examines the cost-benefit of its actions. According to the
theory of deterrence, certainty, severity of punishment, and the speed
of its implementation can prevent the perpetration of crimes by
potential offenders, leading them to non-committing a crime.
In this paper, the analytical-descriptive method has tried to analyze the
conflicting effects of inhibition in the field of law and justice and to
provide practical suggestions.
خلاصه ماشینی:
com 7 مقدمه امروزه باتوجه به اینکه شوربختانه ، ارتکاب جرایم زیست محیطی ، رو به افزایش است ، مبارزه بـا جرایم زیست محیطی به عنوان یکی از اصلی ترین دغدغه های هر نظام حقوقی است ؛ اما مقابله و مبارزه با این دسته از جرایم ، بسی دشوار می نماید چراکه مجرمان ایـن حـوزه دارای حالـت خطرناکی بوده و مهم تر اینکه مجرمان یقه سبز هستند.
به عبارت دیگر در حوزه این جرایم نیـز بایسـتی کیفرهای متناسبی وضع نمود که هدف بازدارندگی کیفر تأمین شود و این یکی از بایسته های مهم حمایت کیفری همه جانبه از محیط زیست است ؛ چراکه اگر مجـازات مـؤثر باشـد هـم در کاهش نرخ کلّی جرایم و هم در تکـرار جـرم توسـط مجرمـان سـابق مـؤثر واقـع مـی شـود.
Keith Hayward, “Situational Crime Prevention and it's Discontents: Rational Choice Theory versus the Culture of Now,” Social Policy & Administration Magazine 41 (2007): 232.
به طورکلّی بازدارندگی در عرصـه تقنـین بـا تفکیـک جـرم زیسـت محیطـی از تروریسـم زیست محیطی و وضع مجازات های شدیدتر برای دسته اخیر تأمین شده است .
Jean Pradel, et Michel Danti-juan, Manuel dr Droit Pénal Special (Paris: Cujas, 1994), 2 édit, 763.
یکی از ایرادهای بارز در حوزه ضمانت اجراهای زیست محیطی ، بازدارنده نبودن مجازات هـا از لحاظ میزان جزای نقدی است ، چراکه در تبیین دلایـل رفتـارهـای آلاینـدگان و مخرّبـان محیط زیست به ویژه اشخاص حقـوقی بـه عنـوان مهـم تـرین مرتکبـان ایـن دسـته از جـرایم نظریه های مختلفی مطرح شده که یکی از این نظریه ها «رویکرد اقتصادی » است .