خلاصه ماشینی:
نگارنده گوید مرزبانی در اخبار معتزله کتابی نپرداخت بلکه در اخبار متکلمین کتابی تألیف کرد و بر فرض که در اخبار معتزله کتابی پرداخته باشد دلیل نمیشود که خود مسلک معتزله را داشته است بنابراین ازهری را بر اعتزال مرزبانی دلیلی نیست و اما سخن ازهری که مرزبانی ثقة نبود و گفتار ابو عبید الله بن کاتب که بر کاری از او وقوف یافتم که دانستم دروغگو است سخنی است بدون گواه و چه بهتر که سخن خطیب را در رد آنان بیاورم خطیب در پایان نقل ازهری گوید مرزبانی نزد ما بدروغگوئی زبانزد نیست و بیشتر چیزیکه بر او عیب گرفتند مذهب او است و هم روایتی که از شیوخ اجازه نقل کرده است بدون آنکه بیان اجازت کند و محمد بن ابی الفوارس گوید مرزبانی باجازات قائل بود و در او میلی باعتزال و تشیع بود و عتیقی گوید مذهبش تشیع و اعتزال بود و در حدیث ثقة بود.
نگارنده گوید از کلام ابن معتز در دیباچه کتاب خود نیز اینمعنی دانسته گردد زیرا از آن پس که گوید پیش از من کسی فنون بدیع را جمع نکرد و بتألیف آن نپرداخت گوید آنکس که از ما خواهد پیروی کردن پیروی نماید و آنکس که پیروی ما نجوید و رائی جز رای ما دارد اختیار با اوست و این سخن میرساند که این معتز حریفی در پیش رو داشته و از آن پس که از موافقت او نومید گردیده اختیار را با رای او واگذاشته است و باندیشه من قدامة ابن جعفر با آنکه بیست نوع از انواع بدیعرا استنباط کرد کتابی در آن نپرداخت و ابن معتز در تألیف علم بدیع بر وی پیشی گرفت و رای علامه جلیل مؤلف کتاب الشیعة و فنون لاسلام بسیار استوار است که نتوان تقدم هریک را بر دیگری در ابتکار بدیع دانست ولی اینرا میدانم که تألیف ابن معتز بر تمامت کتبی که در اینعلم پرداختهاند پیش است کنون بترجمت ابن معتز باید پرداختن.