چکیده:
بررسیهای این مقاله نشان می دهد که کانون تمرکز کارگزاران دیپلماسی عمومی آمریکا، از تلاش برای توزیع نظام منسجمی از «پیامها» به تجمیع منابع در جهت ایجاد شبکهای درهمتنیده از «روابط» منتقل شده است. بر این اساس، مخاطبین دستگاه دیپلماسی عمومی آمریکا در جهان اسلام، بیش از آنکه در فرآیندی «یکسویه» و «اطلاعمحور» تعداد معینی از «بینندگان، خوانندگان و شنوندگان منفعل، منفرد و مردد» برای شبکههای تلویزیونی، مجلات، درگاههای اینترنتی و کانالهای رادیویی آمریکایی را شامل شود، در فرآیندی «دوسویه» و «ارتباطمحور» شبکه قابلتوجهی از «مشارکتکنندگان فعال، همسو و متشکل» را در بر میگیرد که در طیف متنوعی از برنامههای مبتکرانه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقبشری آمریکایی، مشارکت همدلانه دارند؛ کنشگرانی که بر اساس تصریح این اسناد، «شبکه شرکای راهبردی» ایالاتمتحده و «مامورین تغییر» در جوامع دستخوش گذار خواهند بود.
This Study shows that U.S. public diplomacy toward the Muslim World has undergone a "strategic shift" after experiencing the pathologies of its past inefficiencies. The focus of U.S. public diplomacy agents has shifted from trying to distribute a coherent system of "messages" to consolidating resources to create an interconnected network of "relationships." Unlike in the past, which the audience of the U.S. public diplomacy in a "One-way" and "Information-based" process which has a certain number of "passive, single and hesitant viewers, readers and listeners" for American television networks, magazines, websites and radio channels; In the new situation, there is a "Two-way" and "Relation-based" process, in which a significant network of "active, like-minded and organized participants" are the target audience of U.S. public diplomacy. The partnership is part of the U.S. social, economic, political, and human rights Initiatives. According to the documents these activists set up a "network of strategic partners" for the United States and will be "Agents of Change" in their transitional societies.
خلاصه ماشینی:
Relational Public Diplomacy 208 فصلنامه مطالعات راهبردي، شماره ٨٩ پاييز ٩٩ تازه اي بود که با تجزيه و تحليل اين وضعيت توسط انديشمندان اين حوزه به مفاهيم ديپلماسي عمومي افزوده شد و تمرکز آن از قالب هاي «اطلاع محور»١ بر قالب هاي «ارتباط محور»٢ بود، قرار گرفت ( ;٢٠١٠ ,Osgood ;٢٠١٢ ,Pamment ;٢٠٠٧ ,Sharp ;٢٠٠٩ ,Seib ;٢٠٠٥ ,Melissen ٢٠١١ ,.
Policy Networking Strategy and Coalition Building 210 فصلنامه مطالعات راهبردي، شماره ٨٩ پاييز ٩٩ در اين مقاله ، با به کارگيري عناصر و اجزاي اين نظريه به توضيح تحول ارتباطي ديپلماسي عمومي آمريکا در قبال جهان اسلام و تشريح ابعاد ارتباطي مورد تأکيد در اسناد راهبردي بالادستي مرتبط با ديپلماسي عمومي و ارتباطات راهبردي بر اساس لايه هاي سه گانه مورد بحث پرداخته خواهد شد.
از جمله اصليترين اين گزارش ها، گزارش کميسيون مشورتي ديپلماسي عمومي آمريکا٣ با عنوان «تغيير اذهان ، راه پيروزي: جهت گيري استراتژيک جديد براي ديپلماسي عمومي آمريکا در جهان عرب و مسلمان » (٢٠٠٣ ,Djerejian)، گزارش دفتر حسابرسي دولتي (GAO)٤ با عنوان «ديپلماسي عمومي آمريکا: تلاش هاي روبه گسترش وزارت خارجه و چالش هاي مهم پيش رو» (٢٠٠٣ ,Public Diplomacy ٩٥١-٠٣-GAO)، گزارش شوراي روابط خارجي ايالات متحده ٥ با عنوان «در جستجوي قدرت ايالات متحده : استراتژي براي تقويت مجدد ديپلماسي عمومي آمريکا» (٢٠٠٣ ,CFR) و گزارش بورد علوم دفاعي ٦ که زير نظر پنتاگون کار ميکرد با عنوان «ارتباطات استراتژيک » بود (٢٠٠٤ ,Defense Science Board Task Force).