چکیده:
پرسش اساسی این مقاله آن است که در دهة 05 شمسی در مناسبات تولید موسیقی در ایران چه تغییراتی رخ می دهد که موسیقی اعتراضی به عنوان ژانری مستقل سر بر می آورد؟ دهة 05 دهه ای است که مشهور به دهة تولد موسیقی معترض در ایران است. برای پاسخ به این پرسش با استفاده از مفاهیم کلیدی که برای پرداخت نظری پژوهش اهمیت دارند، ابتدا به تعریف مفهوم موسیقی اعتراضی پرداخته ایم و سپس علت انتخاب دهة 05 شمسی را به عنوان بازة انجام این پژوهش شرح داده ایم. موسیقی اعتراضی که ریشه در غرب دارد و در دهة 50 میلادی آغاز می شود، هم زمان با ورود به ایران، مناسبات تولید موسیقی در ایران را نیز دچار تحولاتی می کند. در روش شناسی پژوهش از ساختارگرایی تکوینی پیر بوردیو استفاده شده است که تشکیل و تکوین خرده میدان موسیقی اعتراضی را در سه سطح بررسی می کند: سطح روابط درون میدان، سطح عادت واره های کنشگران میدان و سطح رابطة میدان با میادین دیگر، به ویژه میدان قدرت. در این پژوهش نیز سعی شده است با استفاده از این سه سطح تحلیل که بوردیو استفاده کردهاست، تصویر دقیقی از مختصات این میدان برای فهم مناسبات درون آن ارائه شود. نتیجة پژوهش را می توان به این شکل توضیح داد که در شکل گیری و تکوین خرده میدان موسیقی اعتراضی در ایران دهة 50، شیوة برخورد میدان قدرت با موسیقی و کنشگران فعال در این میدان به عنوان عاملی بسیار اساسی ایفای نقش می کند. همچنین پیشرفت های تکنولوژیک در فرآیندهای ضبط از عوامل سخت افزاری مؤثر در این تحولات است. مختصات اساسی جامعة ایران به عنوان جامعة مخاطب موسیقی اعتراضی نیز در شرایط ویژه ای قرار دارد و رشد شهرنشینی، رشد جمعیت جوان تحصیل کرده و همچنین فشارهای بین المللی سیاسی بر حکومت در برخی موارد حقوق بشری که در نتیجة خفقان سیاسی پدید آمده بود، همگی از عواملی هستند که زمینه های تحولات موسیقی اعتراضی در این دوران را شکل می دهند.
The main question of this dissertation is what changes are taking place in the relations of music production in Iran in the 1950s, when protest music emerged as an independent genre? The 50's is a decade known as the decade of the birth of protest music in Iran. To answer this question, using the key concepts that are important for the theoretical payment of the research, we have first defined the concept of protest music and then explained the reason for choosing the fifties as the period of this research. Protest music, which has its roots in the West and begins in the 1960s, changes relations with music production in Iran as it enters Iran. In the research methodology, Pierre Bourdieu's developmental structuralism is used, which examines the formation and development of the protest music sub-field at three levels: the level of relations within the field, the level of habits of field actors and the level of field relations with other fields. Special power field. In this research, we have tried to provide an accurate picture of the coordinates of this field to understand the relationships within it, using these three levels of analysis used by Bourdieu. The result of the research can be explained in this way that in the formation and development of the protest music sub-field in Iran in the 1950s, the way the field of power deals with music and activists active in this field plays a very fundamental factor. . Also, technological advances in recording processes are among the hardware factors influencing these developments. The basic characteristics of Iranian society as a society of protest music are also in special circumstances, and the growth of urbanization, the growth of the educated young population, as well as international political pressure on the government in some cases of human rights resulting from political repression They are all factors that shape the context of the evolution of protest music in this period.
خلاصه ماشینی:
برای مثال تصنیف »مرغ سحر« ساختة مرتضی نیداود که مضمونی اعتراضی دارد و بعدها توسط بسیاری افراد دیگر اجرا شده است یا برخی قطعات ساختهشده بر روی نمایشنامههای میرزاده عشقی، نمونههایی از این دست موسیقی به شمار میآیند که در سالهای دهة اول قرن چهاردهم تولید شدهاند.
پس در مقام مقایسه، 95 جامعه شناسی هنر و ادبیات ، دوره ١٢، شماره اول ، بهار و تابستان ١٣٩٩ این پرسش پیش میآید که کدام منافع و شرایط برای موسیقیدانان کلسیک ایرانی، توجیهکنندة حضور آنها در رادیوی ملی تا آخرین ماههای فعالیت این مرکز بوده است؟ و چگونه است که چنین منافعی برای موسیقی مردمپسند که اساسا با حمایتهای رادیو و تلویزیون شکل گرفته بود، وجود نداشت؟ و یا اساسا تفاوتی موسیقیشناختی و تاریخی میان این دو ژانر موسیقی وجود دارد که مانع از پیوستن موسیقی کلسیک ایرانی به جریان اعتراضی در سالهای پیش از انقلب می شود؟ فرآیند تحولت این میدان مشخص میسازد که پاسخ به چنین پرسشی، نیازمند نگاهی جامعهشناختی است تا بتواند تأثیر و تأثر عواملی چون سیاستگذاریهای دولتی، بازار موسیقی، منافع شخصی فعالین این حوزه، موقعیت اجتماعی آنها و رخدادهای سیاسی و اجتماعی مهم را از یکدیگر تفکیک کند و به تصویری از فضای تولید موسیقی در این سالها که در دورههای مختلف، اشکال متفاوتی دارد دست یابد و این روابط تولیدی و مناسبات میان نیروهای مختلف را افشا سازد.
ذوق آهنگساز و تنظیمکننده در ایجاد فضایی مناسب برای اعتراض و متناسب با ترانهای که شاعر آن را نگاشته است، خود میتواند در موفقیت اثر نقش بسزایی داشته باشد، اما دست آخر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 Protest Song 2 Protest Music 98 بررسی جامعه شناختی زمینه های تحول موسیقی اعتراضی در ایران ...