چکیده:
محققان در این پژوهش از طریق روش پدیدارشناسی و با استفاده از نظریه کارکردگرایی به بررسی تجربۀ زیسته زنان درگیر در پدیده رحماجارهای دست زدهاند. مشارکتکنندگان در این تحقیق، از طریق حضور در مراکز درمان ناباروری انتخاب شدهاند. به نظر میرسد با توجه به نرخ بالای ناباروری در ایران، فاصله شدید طبقاتی و سیطره نظم جنسی مردانه، شاهد گسترش رشد سریع این روش جدید بارداری در کشور خواهیم بود. نتایج تحقیق نشان میدهد که گرچه زنان با استفاده از این روش دارای فرزند میشوند، اما داغ ناباروری در آنها از بین نمیرود. همچنین زنانی که از طریق مادری جایگزین دارای فرزند میشوند احساس میکنند که تجربه آنها از مادر بودن کامل نیست و یک تیپ از مادری ناقص را تجربه میکنند، به همین سبب آنها با استفاده از برخی تمهیدات، به مشارکتِ پرستارانه از مادرجایگزین دست میزنند تا از این طریق، در فرایند بارداری و مادرشدن سهیم شوند. ما در این تحقیق نشان دادیم که چگونه این روش از فرزندآوری موجب کالاییشدن فرایندهای فرزندآوری و مادری شده است.
Through a phenomenological approach and using the theory of functionalism, the authors of the present study have explored the lived experience of women involved in the phenomenon of surrogacy. Participants in this study were selected through visits to infertility treatment centers. Due to the high infertility rate in Iran, the extreme wealth inequality and the dominance of the male sexual order, it seems likely that we will see the rapid growth of this new method of pregnancy in Iran. The results of the study suggest that although women come to have children through this method, they do not lose the remorse of infertility. Also, women who come to have children through surrogate mothers feel that their experience of being a mother is not complete and experience a type of defective motherhood. Therefore, they take some measures to engage in nursing the surrogate mothers in order to contribute to the process of pregnancy and motherhood. In this study, we have shown how this method of having children has led to the commodification of childbearing and motherhood processes.
خلاصه ماشینی:
پیش از این ، برخی شباهت ها در رفتارهای مادرانه بین انسان و سایر حیوانات باعث شده بود تا متفکرانی مانند داروین به این نتیجه برسند که محبت های مادرانه ریشه در قوی ترین غریزه های اجتماعی دارد و این امر مادران را ناچار می کند تا به بچه های خود غذا داده و دلداری شان دهند و از آن ها هر وقت که لازم باشد دفاع کنند؛ اما مطالعات مردم شناسان نشان داد که بخش عظیمی از عشق مادرانه با توجه به وزن فرهنگ ها شکل گرفته است (دوریته ١، ١٣٨٩).
بر مبنای تعاریف سنتی «مادر کسی است که علاوه بر بارداری و تولد وظیفه همراهی ، تربیت و 1 durita 2 Margaret Mead 3 Surrogate mother / فرهنگ رحم اجاره ای در جامعه ی ایرانی شهر تهران 113 پرورش کودک را تا آخرین نفس برعهده داشته و از این جهت به اصطلاح حق مادری را برای فرزند ادا نموده است »(نرسیسانس ، ١٣٨٣٤٠؛ هورنبای ١، ١٣٨١؛ عمید، ١٣٨٠).
وجه تمایز تحقیق حاضر از این پژوهش ها، در درجه / فرهنگ رحم اجاره ای در جامعه ی ایرانی شهر تهران 117 نخست برجسته بودن مفهوم تجربه زیسته کلیه زنان درگیر در بارداری جایگزین اعم از مادران واقعی ، جایگزین و تیم های مداخله گر است که در پژوهش های مورد اشاره ، وقع چندانی بدان داده نشده است .
برای نمونه در بین بانوان ، اعتقاد بر این بوده که همراه داشتن صدف یا قسمت های قبیح بدن کفتار یا آویختن الماس به گردن می تواند امکان بارداری زنان نازا را فراهم کند(حجازی ،١٣٩٢؛ 1 Pollock / فرهنگ رحم اجاره ای در جامعه ی ایرانی شهر تهران 129 سرنا،١٣٦٣).