چکیده:
«نماینده» فردی است که از سوی یک دولت برای حضور در رسیدگیهای دیوان بینالمللی دادگستری برگزیده میشود. نماینده، رهبری هیات نمایندگی یک دولت نزد دیوان را برعهده دارد و تلاشهای حقوقی این دولت نزد دیوان را مدیریت میکند. مهمترین کارکرد نماینده، دفاع از دولتی است که او را انتخاب کرده است اما در رسیدگیها نزد دیوان، ممکن است، اظهاراتی از سوی نماینده بیان شود که به ایجاد تعهدی جدید برای دولت انتخابکنندهی نماینده منجر گردد. این اظهارات، اغلب بدون رضایت صریح و قبلی دولت انتخابکننده انجام میشوند. هدف این مقاله، ارزیابی حقوقی این نوع از اظهارات نمایندگان و مشخص کردن آثار حقوقی آنهاست. به عبارت دیگر، این مقاله تلاش میکند تا تعیین کند که آیا نماینده دولتها نزد دیوان، مقام صالح ایجاد تعهد برای دولت انتخابکننده به شمار میآید یا خیر. نظریههای متعارضی در پاسخ به این سوال وجود دارد. اما به نظر میرسد که منطق حقوقی به این پرسش پاسخ مثبت میدهد. همچنین رویه قضایی دیوان، و سلف آن یعنی دیوان دائمی نیز این رویکرد را تایید میکند.
The Agent" is a person appointed by a state to represent it in the proceedings before the International Court of Justice (ICJ). The agent leads the state delegation team before the ICJ and manages legal activities of the state during the course of litigation. The main function of the agent is to defend the appointing state. However, in proceeding before the ICJ, the agent may declare statements that its effect can leads to new obligation for the principal state. These statements are frequently declared without previous apparent consent of appointing state. The aim of this article is to assess these statements of the agent and to specify its legal effects. In other words, this essay tries to determine whether the agent of state before the ICJ is competent authority to declare new obligation for appointing state or not. There are conflicting theories to answer this question. However, it seems that legal logic gives a positive answer to this question. In addition, the case law of the ICJ and its predecessor, the PCIJ, confirm this approach.
خلاصه ماشینی:
در يک قضيه خاص را مقام صالح براي متعهد کردن يک دولت دانست ؟ يا اينکه آنها فقط مجـاز به استدلال در راستاي دفاع از دولت متبوع خود بدون پذيرش هرگونـه تعهـد جديـدي بـراي آن دولت مي باشند؟ در واقع ، محور اصلي اين پرسش اين است که آن دسته از اظهـارات نماينـدگان حقوقي دولت ها نزد ديوان که خارج از چارچوب خاص و مضيق استدلال کردن در دفاع از دولـت متبوع نماينده قرار مي گيرد و به معناي تعهدي جديد بر دوش چنين دولتـي اسـت ، چـه اعتبـاري دارند؟ اساسنامه و آيين دادرسي ديوان به اين پرسش پاسخ نمي دهند و از آنجا که معمولا فضاي فراخي در اختيار نمايندگان دولت ها به هنگام رسيدگي ها نزد ديوان بين المللي دادگسـتري وجـود دارد تا اظهاراتي داشته باشند، در نتيجه ضروري است که پاسخ پرسش فوق روشن شود.
در نتيجه ، خاص بودن کارکردي که به نمايندگان دولـت هـا سـپرده شـده اسـت و رسميت موجود در رسيدگي هاي ديوان ، توأمان امتياز خاصي بـه وظيفـة نماينـدگي مـي بخشـد و همين موضوع نيز باعث مي شود که چنين استدلال گردد اظهارات نمايندگان دولت ها نزد ديـوان چنانچه واجد تعهدي براي دولت مربوطه باشد، بايد آن را معتبر شـمرد و در نتيجـه ، ايـن دولـت نمي تواند با اين تعهد جديد مخالفت کند.
Gigante, A, “The Effect of Unilateral State Acts in International Law”, New York University Journal of International Law and Politics 2, 1969.
Gigante, A, “The Effect of Unilateral State Acts in International Law”, New York University Journal of International Law and Politics 2, 1969.