چکیده:
این پژوهش به هندشناسی داریوش شایگان اختصاص دارد و بر رسالة دکتری
او در سوربن، کتاب مهم آیین هندو و عرفان اسلامی متمرکز است که بحثی تطبیقی
میان عرفان در آیین هندو و دین اسلام است،،شرحی بر مجمعالبحرین داراشکوه،
شاهزادة مقتول هندی در قرن هفدهم میلادی. کتاب حاصل بیش از ۱۰ سال مطالعه
آثار سانسکریت، خواندن متون هندی و بررسی تمام آثار کهن هندویی است و پایان
دورهای از مطالعات مرحوم شایگان. رویکرد مطالعه، پدیدارشناختی است و میکوشد
به این پرسش پاسخ دهد که مرحوم شایگان چرا به مطالعاتی از این دست میپرداخت
و چگونه آن را انجام داد؟ فرض اینست که او در تمام عمر برای رهایی از «رنج
بودن) و «رستگار شدن» در جستوجوی معنویتی بود که در زندگی پربار خود هرگز
از آن دست نکشید. در پی این هدف، از اوان جوانی بسیاری از نحلههای طریقتی
در آیینهای شرقی و اسلامی را تجربه کرد. به مقتضای علاقمندی که به انتخاب
رشتههای تحصیلی دانشگاهیاش منجر شده به شناخت تفکر فلسفی غرب و شرق
روی آورد. طرح بزرگ «گفتوگوی تمدنها» حاصل دغدغۀ همیشگی شایگان در
نحوة مواجهة فرهنگهای کهن با جهان نو بود.
خلاصه ماشینی:
تا چند خطخوانی کنم؟ مروری بر مطالعات تطبیقی در هندشناسی داریوش شایگان متن سخنرانی در شب داریوش شایگان و شناخت هند چکیده این پژوهش به هندشناسی داریوش شایگان اختصاص دارد و بر رسالة دکتری او در سوربن، کتاب مهم آیین هندو و عرفان اسلامی متمرکز است که بحثی تطبيقي میان عرفان در آیین هندو و دین اسلام است، شرحی بر مجمعالبحرین داراشکوه، شاهزادة مقتول هندی در قرن هفدهم میلادی.
یک سال بعد او از تز دکتری خود در دانشگاه سوربن دفاع کرد که ۳۷ سال بعد با عنوان آیین هندو و عرفان اسلامی(3) منتشر شد، هنگامی که مطالعات تطبیقی در ایران از جمله تطبیق اسلام و مسیحیت باب شده بود.
شایگان در فصول ۲۲ گانة کتاب خود(6)، رسالة داراشکوه را در حدود ۴۰۰ صفحه شرح و نقد کرده، جزئیات آن را به تفصیل کاویده و افزوده است و نتیجه گرفته که این رساله بیش از آنکه تحقیقی تطبیقی در قلمرو ادیان باشد، تلاشی است در «تأیید و تثبیت مفهومی بنیادی و پیشین بر محور بینش کلنگر دو دین همسان» تا تحقیق را به سوی مطلوب سوق دهد.
دلایل گرایش به مطالعة تطبیقی کتاب آیین هندو و عرفان اسلامی، نوعی نقطه عطف در زندگی شایگان به شمار میرود، زیرا با این کتاب، برای اولین بار به قلمرو مطالعات تطبیقی وارد میشود.
گزینش این دو آیین برای مطالعهای با رویکرد تطبیقی به دو دلیل صورت میگیرد: اوّل آنکه شایگان ایرانی است و هندشناسی بخشی از مطالعات عمیق او را تشکیل میداده؛ و دوم مواجهة او با پدیدة ترجمة متون سانسکریت به فارسی در قرن دهم هجری که به دوران سلطنت اکبرشاه گورکانی باز میگردد.