چکیده:
پژوهش حاضر تلاش میکند حق بر شهر در شهرک صادقیه را بررسی کند. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آراء هانری لوفور است. روش پژوهش کیفی و فنون گردآوری داده، مشاهده، مصاحبه و بررسی اسناد است. یافتهها نشان میدهند: 1-فضاهای شهری (فضای آموزشی و فرهنگی، فضای سبز، فضای ورزشی، فضای مصرف و سیستم حملونقل) در محله یا وجود ندارد یا مناسب نیستند. محلات مجاور نیز در محاصره سرمایه است و ساکنین صادقیه توان استفاده از آنها را ندارند، بنابراین از حق تصاحب بر شهر محروماند. 2-ساکنین محله در ساخت فضای عمومی و فعالیتهای جمعی محله مشارکت ندارند و حیات جمعی، خاطرات مشترک و احساس تعلق در محله شکل نمیگیرد. بدین روی حق مشارکت نیز ندارند. 3-دلایل عدم رعایت حق بر شهر ناشی از مهاجرت روستا به شهر در دهه 40 تا 80 و طرد در زندگی روزه است. روندهایی که سبب دو پارگی شهر شدند، گروهی که از توان مالی برخوردار هستند توانستند از امکانات شهری برخوردار شوند و گروه کم برخوردار مانند اهالی صادقیه به حاشیه شهر رانده و از حق بر شهر محروم شدند.
The present study attempts to investigate the right to the city in Sadeghiyeh town. The theoretical framework for the research is based on Henry Lefebvre's views. Qualitative research methods and techniques are used for data collection, observation, interviewing and document review. The results show: 1: Urban spaces (educational and cultural space, green space, sports space, consumption space and transportation system) in the town are either absent or inadequate. Neighboring towns are also under siege and Sadeghieh residents are unable to use them, so they are deprived of the right to own the city, 2: Town residents are not involved in the construction of public spaces and community activities in the town, and community life, shared memories, and feelings of belonging to the town are not formed. So they have no right to participate, 3. The reasons for disrespecting the city are due to the migration of the villagers to the city in the 40s and 80s (the Persian year) and their exclusion in the daily life. Trends that tore the city apart make them financially disadvantaged groups that were unable to enjoy urban amenities, and on the other hand, such groups live in Sadeghieh Town were pushed to the edge of the city and denied the right to the city.
خلاصه ماشینی:
شهر فضايي دوره دوم / شماره ٢/ پاييز و زمستان ١٣٩٨ است که اکنون به وسيله اين شيوه توليد، به مکان هاي مختلفي چون مراکز خريد، پارک ، محيط کاري و...
هميشه يک گروهي از مردم هست که در هيچ کلي جاي نمي گيرند، باقي مانده ها در نظام سرمايه داري همان مردمي هستند که سهمشان از فضا، زاغه ها و حاشيه نشيني است ؛ و حق به شهر مي خواهد دربارة مازادهايي صحبت کند که به دنبال گرفتن حق خود براي سکونت در يک جامعه دوره دوم / شماره ٢/ پاييز و زمستان ١٣٩٨ شهري و زندگي شهري هستند» (٧١ :٢٠٠٦ ,Merrifield).
دوره دوم / شماره ٢/ پاييز و زمستان ١٣٩٨ جدول ١: عيني سازي مؤلفه هاي حق بر شهر (رجوع شود به تصویر صفحه) جامعه مورد مطالعه : جامعه مورد مطالعه ، محله صادقيه در کلان شهر کرمانشاه است .
بيشتر خانه هاي شهرک يک طبقه هستند يا توسط سبک سازي طبقه ديگري نيز روي دوره دوم / شماره ٢/ پاييز و زمستان ١٣٩٨ آن ها بنا شده است .
توان مالي دوره دوم / شماره ٢/ پاييز و زمستان ١٣٩٨ آن ها براي تصاحب فضاهاي شهر اصلي (کرمانشاه ) نيز اندک است .
انگ خوردگي و نداشتن فضاي مناسب براي جذب ديگر شهروندان صادقيه را به دوره دوم / شماره ٢/ پاييز و زمستان ١٣٩٨ محله اي منزوي تبديل کرده است .
با تمام اين تفاسير کمبود فضا و زيرساخت ها در چنين محله اي زيبنده کلان شهر کرمانشاه نيست و شهروندان صادقيه نيز به مانند ديگران حقي بر زندگي شهري دارند که تا کنون اعاده نشده است .