چکیده:
با توجه به گسترش زندگی مدرن و آسیبزابودن برخی از پیامدهای آن ازجمله فردگرایی، مصرفزدگی و مادیگرایی و تضاد آن با فرهنگ اسلامی که بر خدامحوری، معنویتگرایی و اعتدال در مصرف استوار است، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر سبک زندگی خانوادگی در شهر تهران تلاش دارد نشان دهد که خانوادهها در انتخاب سبک زندگی، بیشتر از کدامیک از ارزشها و نگرشهای مدرن یا دینی بهره میبرند. برای مطالعۀ سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن، از نظریۀ بوردیو استفاده شده و تأثیر سرمایۀ فرهنگی (ازجمله دینداری)، اقتصادی، اجتماعی و همچنین ارزشها و نگرشها (نظام ترجیحات) بر سبک زندگی خانوادگی (متشکل از چگونگی فراغت، نوع روابط بین اعضا، و تقسیم جنسیتی کار) مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه، برروی 150 نفر از زنان متأهل ساکن تهران انجام شده است. براساس یافتهها 64درصد خانوادهها دارای سبک زندگی سنتگرا بودهاند؛ یعنی در 64درصد خانوادهها روابط صمیمی بین اعضا وجود داشته است که در هر دو فرهنگ مدرن و دینی ترویج میشود. 93درصد خانوادهها دارای تقسیمکار جنسیتی بودهاند که در هر دو فرهنگ مذموم است و شیوۀ گذران فراغت در 78درصد خانوادهها، با انفعال و سرگرمی و در 22درصد فعالانه و با برنامهریزی توأم بوده است. غلبۀ ارزشها و نگرشهای مدرن در 57درصد خانوادهها و تأثیرنداشتن دینداری بر سبک زندگی نشان میدهد که تحولی تدریجی و رو به کمرنگشدن برای فرهنگ دینی، در حال وقوع است.
Considering the spread of western modernity and some of its pathological consequences like individualism, consumerism and secularism and its conflicts with Islamic culture which is based on theology, spiritualism and equivalence in consumption, in this research we have investigated the factors influence the life style of Families in our religious society, to understand the most important factors affecting the family life style in Tehran city arise the Islamic or modern culture. We have used Bourdieu‘s distinction theory for explaining the life style and verified the effect of cultural capital(including religiosity), social capital, economic capital and the preference system on the Family life style. Current research is conducted by the questionnaire survey method on 150 married women at the age of 30 to 49 whom had children at home and reside in Tehran The findings represented that 64 percent of the families (of the studied women) had traditional life style. Concerning the components of life style 64 percent of the families had compassionate relationships with each other which promote in either modern and religious cultures, 93 percent of them had gender based division of labor which deny in both cultures, spending leisure time in 78 percent of the families was passive and traditional, and in 22 percent of them was active and programmed in advance. The findings show that modern values and attitudes prevailed among 57 percent of the studied families and religiosity has no effect on lifestyle which altogether show some gradual evolution toward declining the religious culture is occurring.
خلاصه ماشینی:
برای مطالعۀ سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن ، از نظریۀ بوردیو استفاده شده و تأثیر سرمایۀ فرهنگی (ازجمله دین داری)، اقتصادی، اجتماعی و همچنین ارزش ها و نگرش ها (نظام ترجیحات ) بر سبک زندگی خانوادگی (متشکل از چگونگی فراغت ، نوع روابط بین اعضا، و تقسیم جنسیتی کار) مورد مطالعه قرار گرفته است .
در مطالعۀ حاضر، پرسش های اولیه ازاین قرار بوده اند: سبک زندگی مدرن تا چه حد در میان خانواده های تهرانی رواج یافته است ؟ نظام ترجیحات ، ارزش ها و نگرش ها، و الگوهای مصرف ، الگوهای تغذیه و تعاملات رایج در بین اعضای خانواده های موردمطالعه ، به فرهنگ دینی نزدیک تر است یا فرهنگ مدرن ؟ چه عواملی در تعیین سبک زندگی خانوادگی نقش دارد؟ و جنبه های آسیب زای آن کدام است ؟ پیشینه تجربی بررسی پیشینۀ تحقیق نشان میدهد که مطالعات متعددی در ارتباط با سبک زندگی در کشورهای مختلف و در کشور ایران انجام شده است (چاوشیان و اباذری، ١٣٨١؛ گوشبر، ١٣٨٤؛ رحمت آبادی و آقابخشی، ١٣٨٥؛ ربانی و رستگار، ١٣٨٧؛ فتحی و دیگران ، ١٣٩٣؛ شریفی، ١٣٩٤؛ فرقانی و مهاجری، ١٣٩٦؛ ریکاردو پراندینی ١، ٢٠١٤؛ ویگارد جارنس ٢ و لنارت روزنلاند٣، ٢٠١٧).
آنها کار خود را با این رویکرد آغازیده اند که امروزه «طبقۀ اجتماعی» نمیتواند تمایزهای هویتی افراد را توضیح دهد و حوزٔە مصرف و فعالیت های سبک زندگی، در شکل دادن به هویت اجتماعی اهمیتی روزافزون یافته است ، و با استفاده از دیدگاه های گیدنز و بوردیو تأثیر عوامل جنسیت ، تحصیلات ، پایگاه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 Riccardo Prandini 2 Vegard Jarness 3 Lennart Rosenlund اجتماعی- اقتصادی، سرمایۀ فرهنگی و میزان حساسیت دینی را بر سبک زندگی مطالعه کرده اند.