چکیده:
چکیده: بررسی نقش نیروهای اجتماعی در تحولات سیاسی از موضوعات مهم و اساسی در جامعهشناسی سیاسی است. طبقات اجتماعی ازجمله نیروهای متمایز اجتماعی محسوب میشوند که در تحلیل عملکرد نیروهای اجتماعی ایفای نقش دارند. در بین تقسیمات طبقات اجتماعی همواره نقش طبقة متوسط سنتی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران مورد توجه قرار داشته است. مقالة حاضر با هدف بررسی نقش طبقة متوسط سنتی در دوران شکلگیری انقلاب اسلامی ایران به رشتة تحریر درآمده است. این مقاله، به لحاظ روششناسی از نوع مطالعه توصیفی - تحلیلی است. برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و اسنادی استفاده شده است. چهارچوب نظری انتخابی برای تحلیل طبقة متوسط سنتی، نظریة انواع سرمایة پیر بوردیو است کهسعی کردهاند ارتباط انواع سرمایه را با طبقة اجتماعی مورد توجه قرار دهند. نتایج تحقیق نشان میدهد که طبقة متوسط سنتی در دوران شکلگیری انقلاب اسلامی ایران از طریق بهرهبرداری مناسب از سرمایههای متنوع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نمادین توانست بر دیگر رقیبان پیروز شود و نقش هژمونیک در ساختار قدرت سیاسی پیدا کند.
The study of the role of social forces in political developments has been generally accepted as an essential part of political sociology. Social classes are categorized as distinct social forces playing a role in analysis of the performance of social forces. Among different social classes, the role of traditional middle class has always been outstanding in social and political developments in Iran. This paper intends to study the role of traditional middle class in Iran’s political developments during Islamic Revolution’s period of establishment. As far as methodology is concerned, this study is a descriptive-analytical work that has used library and documentary method. The theoretical framework for analysis of the traditional middle class is Pierre Bourdieu’s theory of capital and class distinction, who has tried to argue the relation between various capitals and social classes. Findings of this paper indicate that the traditional middle class in Iran during the establishment of Islamic Revolution could defeat other classes through appropriate use of various economic, social, political, cultural and symbolic capitals to enjoy a hegemonic role in the country’s political power structure.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحقيق نشان مي دهد که طبقۀ متوسط سنتي در دوران شکل گيري انقلاب اسلامي ايران از طريق بهره برداري مناسب از سرمايه هاي متنوع اقتصادي ، اجتماعي ، سياسي و فرهنگي و نمادين توانست بر ديگر رقيبان پيروز شود و نقش هژمونيک در ساختار قدرت سياسي پيدا کند.
همچنين بار سنگين قيام ١٥ خرداد ٤٢ بر دوش اين طبقه بود و سرانجام در انقلاب اسلامي که به دست قاطبۀ مردم ايران و با شرکت و همکاري اغلب طبقات اجتماعي صورت گرفت ، طبقۀ متوسط سنتي در صف اول نهضت قرار داشت .
Comprador Bourgeoisie فرضيۀ اصلي پژوهش براي پاسخ به اين سؤال چنين است که طبقۀ متوسط سنتي در دوران شکل گيري انقلاب اسلامي (١٣٥٧-١٣٦٠) نقش هژمونيک پيدا کرد؛ چون توانست از سرمايه هاي اقتصادي ، سياسي ، اجتماعي و فرهنگي و نمادين خود به خوبي استفاده کند و اين سرمايه ها را از طريق بسيج افکار عمومي ، پشتيباني مالي ، نمادسازي ، حمايت سياسي ، مرجعيت اجتماعي ، نهادسازي و ...
چون نظريۀ انواع سرمايه در شناخت طبقات اجتماعي و به ويژه طبقۀ متوسط سنتي در تأثيرگذاري بر تحولات سياسي بسيار کاربردي و درخور تأمل است ؛ بنابراين چهارچوب نظري اين پژوهش توجه به انواع سرمايه هاي بورديو هم از لحاظ نظري و هم از لحاظ عيني و مصداقي در رقابت ها و منازعات سياسي دوران شکل گيري انقلاب اسلامي مورد توجه و امعان نظر است .
اگرچه از نظر تحليلي مي توان چهار سرمايۀ اساسي طبقۀ متوسط سنتي (اقتصادي ، سياسي ، فرهنگي - نمادين و اجتماعي ) در ايران را از يکديگر جدا نمود، اما در عالم واقع در اکثر دوران بين اين چهار سرمايه (قدرت ) هم پوشي وجود داشته است .