چکیده:
هدف: تحولات یمن بهواسطه مداخله کنشگران متعدد به یکی از پیچیدهترین بحرانهای منطقه راهبردی غرب آسیا تبدیل شده است و به همین دلیل رسیدن بحران به نقطه تعادل پروسهای بلندمدت خواهد بود؛در شرایط کنونی هیچکدام از بازیگران قصد تعدیل منافع اساسی و اصلی خود را ندارند.جستار آیندهپژوهانه پیرامون بحران،مسئلهای اولویتدار و حائز اهمیت است. هدفپژوهش حاضر پاسخگویی به این پرسش است که سناریوهای آینده بحران یمن کداماند؟ روش پژوهش: با توجه به تعدد بازیگران و منافع متفاوت آنها،روش تحلیل بازیگران وتبیین منافع آنها،جهت ارائه سناریوهای ممکن،محتمل و مطلوب،مناسب خواهد بود. این پژوهش همچنین از پنل خبرگانی و مصاحبه دلفی بهره گرفته است. یافتهها: مداقه صورت گرفته نشانگر این است که هفت سناریوی بحران ادواری (وضعیتی بین آتشبس و جنگ)،خاتمه بحران و تشکیل حکومت مرکزی قدرتمند (بهترین حالت ممکن)،ادامه جنگ و تجزیه یمن (بدترین حالت ممکن)،فدرالیسم و تقسیم یمن به نظام اقلیمها،تفوق انصارالله،تشکیل حکومت و ناکامی ائتلاف عبری ـ عربی ـ غربی،تفوق جبهه عبری ـ عربی ـ غربی و شکست انصارالله را میتوان برای آینده بحران برشمرد. نتیجهگیری:کنشگران اصلی دخیل در بحران یمن از جمله ایران، انصارالله، عربستان، امارات، اسرائیل، امریکا، روسیه، چین، انگلیس و فرانسه هرکدام با توجه به منافع و اهدافی که برای خود مطرح کردهاند، یکی از سناریوهای مذکور را برای خود مطلوب/نامطلوب میدانند. از همین روی تلاش جملگی کنشگران این است که روند بحران را به سمت سناریوی مطلوب خود جهتدهی کنند.
Objective: The developments in Yemen have become one of the most complex crises in the strategic region of West Asia due to the intervention of various actors, and therefore, reaching a point of equilibrium will be a long-term process. In the current situation, none of the actors intend to moderate their basic interests. Futuristic research on the crisis is a priority and important issue. The aim of the present study is to answer the question of what are the future scenarios of the Yemeni crisis? Method: Due to the multiplicity of actors and their different interests, the method of analyzing actors and explaining their interests will be suitable for presenting possible, probable and desirable scenarios. The study also used an expert panel and a Delphi interview. Results: The study shows that seven scenarios can be counted for the future of the crisis: periodic crisis (a situation between fire and war), the end of the crisis and the formation of a strong central government (the best possible situation), the continuation of the war and the disintegration of Yemen (worst case scenario), federalism and division Yemen's climate system, Ansarullah's superiority, the formation of a government and the failure of the Hebrew-Arab-Western coalition, the superiority of the Hebrew-Arab-Western front, and finally the defeat of Ansarullah and Lebanonization. Conclusion: The main actors in the Yemeni crisis, including Iran, Ansarullah, Saudi Arabia, the United Arab Emirates, Israel, the United States, Russia, China, Britain and France, each considers one of the mentioned scenarios to be desirable/undesirable according to the interests and goals they have set for themselves. Therefore, the efforts of all actors are to direct the crisis towards their desired scenario.
خلاصه ماشینی:
com چکیده هدف: تحولات یمن بهواسطه مداخله کنشگران متعدد به یکی از پیچیدهترین بحرانهای منطقه راهبردی غرب آسیا تبدیل شده است و به همین دلیل رسیدن بحران به نقطه تعادل پروسهای بلندمدت خواهد بود؛ در شرایط کنونی هیچکدام از بازیگران قصد تعدیل منافع اساسی و اصلی خود را ندارند.
در خصوص اهمیت و ضرورت تحقیق باید بیان داشت که اگرچه در شرایط کنونی اهمیت گستره یمن برای ایران بیشتر از سوریه نباشد، بلاتردید کمتر از آن نیست، زیرا این کشور با واقعشدن در کرانههای خلیج عدن و تنگه راهبردی بابالمندب نقش زیادی در امنیت دریانوردی ایران، صادرات و واردات انرژی و کالا به نقاط محوری دنیا بهویژه قارههای افریقا و اروپا دارد؛ بنابراین، وضعیت نگرانکنندهای در خصوص آینده جایگاه یمن در معادلات منطقهای حاکم است و نباید نسبت به آن اهمال و غفلتی صورت بگیرد؛ درخور توجه است که با قرارگیری یمن در زمره متحدان جبهه واحد عربی، غربی و عبری در بلندمدت، تنگه هرمز بهمثابه شریان حیاتی ایران بلااستفاده خواهد شد، زیرا با تسلط این جبهه بر تنگه بابالمندب این بار چنین کشورهایی هستند که استفادهکنندگان از این شاهراه حیاتی را تهدید به مسدودسازی تنگه میکنند و عملاً تهدید ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز نوعی تهدید خویشتن و تحریم کشورهای شرق آسیا قلمداد میشود تا اینکه کشورهای غربی و عربی رقیب از این مسئله متضرر گردند.
Haghshenas, Mohammad Reza and the others (2017), Geopolitical Competitions and Relations between Iran and Saudi Arabia: Mechanisms and Strategies, Quarterly Journal of Political Studies of the Islamic World, Year 6, No. 22, pp.