چکیده:
سابقه و هدف: مهمترین هدف هر سازمانی دستیابی به بهرهوری بهینه است. یکی از عوامل
کارآمدی در بهرهوری» نیروی انسانی است. عملکرد شغلی پرستارانء که یکی از مهمترین منابع
انسانی بیمارستانها محسوب میشوند. متاثر از عوامل متعددی ازجمله هوش معنوی و هوش
هیجانی است که موجب افزایش کیفیت خدمات و بهرهوری میشود. این پژوهش با هدف
بررسی رابطة هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران زن شهر تبریز در سال ۱۳۹۶
صورت گرفته است.
روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-همبستگی است.
جامعة آماری پژوهش شامل همه پرستاران زن شهر تبریز بود که از میان آنان ۳۶۰ نفر با
استفاده از جدول مورگان به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای برای نمونه
انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامههای هوش هیجانی سیبریا شرینگ.
هوش معنوی کینگ و عملکرد پیترسون؛ و برای تحلیل دادهها از همبستگی پیرسون و
رگرسیون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده و موّلف مقاله هیچگونه
تضاد منافعی گزارش نکرده است.
یافتهها: یافتهها نشان داد که بین مولفههای هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد
پرستاران؛ و همچنین بین موّلفههای هوش هیجانی با موّلفههای هوش معنوی پرستاران رابطة
معنادار وجود داشت (p>۰۰/۰۵). بر اساس نتایج رگرسیون» هوش هیجانی ۱۹/۱۸ درصد از
واریانس هوش معنوی؛ و موّلفههای هوش هیجانی ۵/۸ درصد و موّلفههای هوش معنوی ۱/۳
درصد از واریانس عملکرد را پیشبینی کردند (p>۰۰/۰۵).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت که از طریق هوش هیجانی و هوش
معنوی میتوان عملکرد پرستاران را افزایش داد؛ زیرا برخورداری پرستاران از مهارتهای هوش
معنوی و هیجانی تاثیرات چشمگیری در افزایش عملکرد شغلی آنان خواهد داشت و کیفیت
خدمترسانی به بیماران را بهبود خواهد بخشید. بنابراین» لازم است مدیران بیمارستانها برای
ارتقای هوش معنوی و هیجانی پرستاران تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.
خلفیة البحث وأهدافه: إن الهدف الأکثر أهمیة لأی مؤسسة هو تحقیق إنتاجیة مثالیة. أحد عوامل
الکفاءة فی الإنتاجیة هی القوی العاملة. یتأثر الأداء المهنی للممرضات اللواتی یعتبرن من أهم الموارد
البشریة للمستشفیات، بعدة عوامل بما فی ذلک الذکاء الروحی والذکاء العاطفی والتی تؤدی الی ازدیاد
جودة الخدمة والإنتاجیة. الغرض من هذا البحث، دراسةالعلاقة بین الذکاء الروحی والذکاء العاطفی
وبین أداء الممرضات.
منهجیة البحث: لقد اشتمل المجتمع الاحصائی لهذه الدراسة التطبیقیة الوصفیة المترابطة علی جمیع
ممرضات مدینة تبریز حیث تم اختیار 360 منهن مستخدما جدول مورغان وبطریقة اخذ العینات
العشوائیة العنقودیة متعددة المراحل. من أجل جمع البیانات تم استخدام استبیان سیبیریا شیرینج للذکاء
العاطفی واستبیان کینغ للذکاء الروحی واستبیان وظیفة بیترسون. تم استخدام جمع البیانات عن طریق
الاستبیانات بما فی ذلک الذکاء العاطفی، والذکاء الروحی و الأداء الوظیفی. ومن أجل تحلیل البیانات
تم استخدام معامل ارتباط بیرسون والانحدار الخطی. تمت مراعاة جمیع الموارد الاخلاقیة فی هذا البحث
واضافة الی هذا فإن مؤلف البحث لم یشیروا الی ای تضارب فی المصالح.
الکشوفات: اظهرت الکشوفات ان هناک علاقة ذات دلالة احصائیة بین مکونات الذکاء الروحی
والذکاء العاطفی وبین اداء الممرضات وکذلک بین مکونات الذکاء العاطفی وبین مکونات الذکاء
الروحی لدی الممرضات) 05 / 00> P (. بناء علی نتائج معامل الارتباط، استطاع الذکاء العاطفی ان
یتنبئ 18 / 19 ٪ من تباین الذکاء الروحی کما أن مکونات الذکاء العاطفی تنبأت بنسبة 8 / 5 ٪
ومکونات الذکاء الروحی 2 / 1 ٪ من تباین الأداء) 05 / 00> P.)
الاستنتاج: نظرا لنتائج هذه الدراسة یمکن القول ان هناک امکانیة ارتفاع نسبة اداء الممرضات من
خلال الذکاء العاطفی والذکاء الروحی؛ ذلک لأن مهارات الذکاء الروحی والعاطفی سیکون لها تأثیر
کبیر علی تحسین أداء الممرضات الوظیفی وتحسین جودة خدمة المرضی ورعایتهم. اذن یجب أن یتبنی
مدراء المستشفیات، سیاسات مناسبة لتعزیز الذکاء الروحی والعاطفی لدی الممرضات.
Background and Objective: The most important goal of any organization is to achieve the highest level of optimal efficiency. One of the most important factors involved in optimal efficiency is the human resources. Nurses, as one of the most important human resources in hospitals, are affected by several factors including emotional intelligence and spiritual intelligence, which can lead to quality improvement in health services and productivity. The aim of this study was to investigate the relationship of spiritual intelligence and emotional intelligence with job performance of nurses in hospitals of Tabriz. Methods: This study was applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of method. The sample population of this study included all the female nurses in Tabriz out of which 360 were selected using Morgan table and multi-stage cluster random sampling method. Data was collected using questionnaires including emotional intelligence (Siberia Shearing) , spiritual intelligence (king) , job performance (Paterson) questionnaires. The collected data was analyzed using Pierson Correlation Coefficient and regression. In this study, all the ethical considerations have been observed and no conflict of interest was reported by the author. Results: The results showed that there was a meaningful relationship between the components of spiritual intelligence and emotional intelligence and the performance of female nurses (P> 0. 05). There was also a significant relationship between the components of emotional intelligence and spiritual intelligence components of nurses (P <0. 05). Based on the regression results, emotional intelligence predicted 19/18 percent of the variance in spiritual intelligence (P <0. 05). Emotional intelligence predicted 5/8 percent (P <0. 05) and the spiritual intelligence predicted 1/2 percent of the variance in performance (P <0. 05). Conclusion: Based on the results of the study, it can concluded that nurses’ performance can be enhanced through Spiritual Intelligence and Emotional Intelligence. Having emotional and spiritual intelligence skills can help to improve nursing performance and the equality of services among patients. Hence, hospital managers should take the required measures for promoting the emotional and spiritual intelligence of nurses.