خلاصه ماشینی:
"نمونههائیکه در این فن مورد استفاده فرهنگنویسان هندوستان قرار گرفت همان فرهنگیهای شعری بود که نظر به نباز شاعران و شعر دوستان ایران خود شعرای ایرانی امثال حکیم قطران(مؤلف فرهنگ قطران)اسدی طوسی(مولف فرهنگ اسدی محمد هندوشاه(مؤلف صحاح الفرس)شمس الدین فخری(مؤلف معیار جمالی) تهیه کردند و چون توجه صرفا معطوف شعر بود و زبان و ادبیات را متعلق بشاعران میدانستند بنابراین فرهنگنویسان بزبانمحاوره و مکاتبه توجهی نداشتند و فقط الفاظی را جمع کردند که در شعر بدانها سروکار داشته و برای اینکه بآسانی بتوانند قافیهها را بیایند بترتیب لغات براساس حرف آخر آن بود و چنانکه در دیباچه چند فرهنگ معتبر نظیر موید الفضلا و تحفة السعادت و مدار الافاضل و فرهنگ شیرخانی و فرهنگ جهانگیری و فرهنگ سروری کاشانی و بهارعجم و فرهنگ انجمن آرای ناصری و امثال آنها علت تألیف کمک به فهم شعر بیان شده است میتوان همه فرهنگها را که در تقلیدی فرهنگهای شعری ایران نوشته شد شرح اشعار قلمداد کرد.
در نتیجه اهالی آن دیار مجبور شدند بیش از پیش در آموختن و آشنائی برموز زبانی که علاوه بر اینکه زبان رسمی دربار بود زبان علمی و ادبی کشور هم محسوب میشد سعی و مجاهدت بیشتری بکار برند بهمین علت تعداد فارسیدانان و آشنایان بآن بطور سرسامآوری رو بازدیاد گذاشته مستلزم تحفظ اصالت زبان گردید لذا بنا بمقتضیات زمان و مکان و برای جلوگیری از اختلاط زبان شیرین ایرانی با لهجههای محلی ادباء و فضلا متوجه و موضوع شده بکار فرهنگنویسی پرداختند و این مطالب تا آنجا مورد علاقه شیفتگان فارسی قرار گرفت که سلاطین هم از درباریان خواستند تا توجه بیشتری مبذول دارند و بنا بهمین علاقه وافر کبر شاه و جهانگیر بزبان فارسی بود که ابو الفضل و جمال الدین حسین اینجو و امان الله خان زمانی،که از درباریان طراز اول بودند فرهنگهای بنام مجموع اللغات فرهنگ جهانگیری و فرهنگ چهار عنصر دانش را ترتیب دادند."