چکیده:
مخزن گازی پارس جنوبی به عنوان بزرگترین منبع تأمین گاز طبیعی، از جمله مهمترین پروژههای کشور است که برای توسعۀ فازهای آن، از روشهای مختلف قراردادی استفاده شده است. در پژوهش پیش رو، مقایسهای بین عملکرد روشهای بهکار گرفتهشده انجام و مناسبترین آن مشخص گردیده است که میتواند مبنایی برای توسعههای آتی میدانهای گازی یا پروژههای بزرگمقیاس کشور باشد. با در نظر گرفتن معیارهایی، از جمله کاهش ریسکهای طرح و اختلافات قراردادی، هزینۀ تمامشده، کیفیت انجام کار و تأسیسات در زمان اجرا و بهرهبرداری، یکپارچگی عملیات اجرا و تولید، زمان اجرای طرح، کسب دانش مدیریتی و انتقال فناوری، با استفاده از روش «فرایند تحلیل سلسلهمراتبی» برای گزینههای موجود، مناسبترین روش عقد قرارداد انجامگرفته در طرحهای پارس جنوبی، روش بیع متقابل حاصل شده است. ویژگیهای مدنظر در این پژوهش که به این نتیجه انجامیده است، به طور کلی عبارتاند از: حفظ حق مالکیت کشور، کنترل عملیات و هزینه توسط دولت، انتقال دانش فنی، قبول ریسک تولید و انجام صد درصد سرمایهگذاری توسط پیمانکار و بازپرداخت آن طی پنج تا هفت سال پس از بهرهبرداری از محل محصولات میدان.
The South Pars Gas reservoir, as the largest natural gas supply source in the country, is one of the most important mega projects in Iran that has been used to develop its phases by various contractual methods. In this research a comparison between methods and the most appropriate contractual method has been identified which could be the basis for future development of gas fields or mega projects in the country. With the inclusion of criteria such as project risk for government, cost, quality, the integrity of implementation and production operations, project execution time, acquisition management know-how, by using “Analytical Hierarchy Process”(AHP) method for contractual options, shows the superiority of the buy-back contract. The main features of the research that led to this conclusion are, the maintenance of the country's right to ownership, control of operations and costs by the state, transfer of technical know-how, acceptance of the risk of production and Perform 100% investment by the contractor and repayment it within 5 to 7 years after the commissioning of the field products.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش ، با در نظر داشتن ميزان اهميت پروژه هاي توسعۀ ميدان پارس جنوبي و با استفاده از داده هاي تجربي به دست آمده از مطالعات و اقدامات انجام شده در زمان هاي مختلف ، ضمن توجه به مباحث نظري موضوع ، عملکرد روش هاي به کار گرفته شده در انتخاب پيمانکار و نوع روش سرمايه گذاري توسعۀ فازها، از جمله بيع متقابل ، فاينانس و استفاده از منابع داخلي ، با توجه به معيارهاي تعريف شده و به کارگيري روش «فرايند تحليل سلسله مراتبي »١ ارزيابي شده است .
از آنجا که در اين نوع روش قراردادي ، پيمانکار در سرمايه گذاري مشارکت ندارد، چنانچه در متن قراردادهاي منعقده از سازوکارهاي مناسب قراردادي جهت هدايت پيمانکار براي اتمام پروژه در زمان و هزينۀ تعريف شده همراه با کيفيت مورد نياز استفاده نشود، معمولاً اين پروژه ها با تأخيرهاي زياد و افزايش مبلغ قرارداد روبه رو خواهند بود؛ براي نمونه ، در قراردادهايي که براي توسعۀ پنج طرح بزرگ فازهاي جديد ميدان گازي پارس جنوبي در خردادماه سال ١٣٨٩، به صورت هم زمان و با هدف اجرا و راه اندازي پروژه ها در ٣٥ ماه منعقد شد، اين موضوع ديده مي شود که نه زمان پيش بيني شده محقق گرديد و نه سقف هزينه ها (گزارش ماهانۀ عملکرد طرح هاي پارس جنوبي ، شرکت نفت و گاز پارس ، اسفند ١٣٩٦)؛ در حالي که با توجه به نياز کشور به راه اندازي پروژه ها و هزينه هاي پرداخت شده ، کارفرما ناگزير است به نحوي درخواست هاي غيرقراردادي پيمانکار را اجابت کند.