چکیده:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی زمینهها و فرایندهای شکلگیری زیست غیررسمی زبالهگردی در میان کارگران افغانستانی در تهران انجام شده است. روش این پژوهش مطالعۀ موردی است و از ابزارهای گوناگون مشاهده و مصاحبه در کنار تحلیل اسناد استفاده شده است. نمونهگیری به شیوۀ هدفمند ترکیبی صورت گرفته است و مجموعاً با 57 نفر از مدیران و کارشناسان شهری، پیمانکاران، گاراژداران، سرکارگران، زبالهگردهای افغانستانی و مطلعین مصاحبه انجام شد. نتایج نشان داد عوامل گوناگونی در سطح کلان، میانه و خرد زمینهساز حضور زبالهگردهای افغان در ایران و زیست غیررسمی آنان در شهر تهران است. عوامل اقتصادی و سیاسی وابسته به کشور افغانستان، عوامل فرهنگی و خانوادگی کارگران هراتی، قوانین مرتبط با اتباع شامل محدودیت فضایی برای تردد و محدودیت اشتغال در ایران، شرایط کاری و مناسبات درون شغلی در میدان زباله، عوامل مرتبط با نقش حکمروایی هیبریدی شهری و عدم منزلت اجتماعی این شغل نزد ایرانیان ازجمله این مواردند. یافتهها همچنین نشان داد درمجموع، چند الگوی مختلف زبالهگردی براساس جغرافیای اسکان غیررسمی و تنوع شراکت اقتصادی با پیمانکاران در میان زبالهگردهای افغانستانی در شهر تهران قابل ردیابی است. چهار الگوی اقتصاد غیررسمی شامل برونسپاری مجدد، شراکت درصدی، کارفرمایی حداکثری و عدم شراکت با پیمانکار شناسایی شد. مدلهای مختلف شراکت اقتصادی دلالتهای گوناگونی برای مناسبات قدرت میان زبالهگردها، نیروهای واسط و پیمانکاران دربردارد. بهطوریکه در مدل برونسپاری مجدد و عدم شراکت، پیمانکاران کمترین قدرت و نیروهای واسط بیشترین قدرت را دارند. همچنین در مدل کارفرمایی حداکثری زبالهگردها کمترین خودگردانی و پیمانکاران بیشترین قدرت را دارند. نتایج این پژوهش، پیوند ناگسستنی میان عرصههای رسمی و غیررسمی را آشکار کرد و نشان داد عرصۀ غیررسمی بیش از آنکه مسئلهای توسعهای باشد، امری مرتبط با حکمروایی شهری و اقتصاد سیاسی شهر است.
The purpose of the present study is to identify the contexts and processes of shaping the informal life of waste pickers among Afghan workers in Tehran. The method we applied is a case study, and we have also used various observational and interviewing tools along with document analysis. We used Mixed Purposive Sampling to conduct this research, and a total of 57 individuals are interviewed, including urban managers and experts, contractors, sanitation workers, forepersons, Afghan waste pickers, and local activists and informants. The results show that various factors at the macro, medium, and micro levels facilitate the informal life of Afghan waste pickers in Tehran. These factors include economic and political situation in Afghanistan, cultural and familial features of Heratian workers, restrictive laws of Iran regarding foreigners’ employment and spatial access, working conditions and interactions in the waste field, roles played by urban hybrid governance, and finally the undignified status of this job among Iranians. Our findings show that several patterns of waste picking can be traced based on the geography of informal settlements and the diversity of economic partnerships with contractors among Afghan waste pickers in Tehran. We propose four informal economy models, including re-outsourcing, percentage partnership, maximum employer, and non-partnership with the contractor. These models of economic partnership have different implications for the power relations between waste pickers, intermediate forces, and contractors. In the re-outsourcing and non-partnership models, contractors have the least, and mediators have the most power. In comparison, the maximum employer model offers waste pickers the least autonomy and contractors the most power. Our findings reveal that there is an inseparable connection between the formal and informal realm of the waste field. They show that the informal arena is more connected to urban governance and urban political economy and less to the developmental issues.
خلاصه ماشینی:
یافته ها همچنین نشان داد درمجموع ، چند الگوی مختلف زباله گردی براساس جغرافیای اسکان غیررسمی و تنوع شراکت اقتصادی با پیمانکاران در میان زباله گردهای افغانستانی در شهر تهران قابل ردیابی است .
مختصات برون سپاری خدمات شهری به پیمانکاران بخش خصوصی پیامدهای فراوانی برای ساختار قدرت و مناسبات نیروی کار در عرصه های رسمی و غیررسمی اقتصاد زباله به همراه داشته است .
نتایج بسیاری از پژوهش ها در دستۀ اول نشان میدهند که فقر، بیکاری و چالش های اقتصادی منجر به روی آوردن افراد به اقتصاد غیررسمی میشود و در این میان ، بسیاری از تهیدستان در کشورهای درحال توسعه ، برای بقا به زباله گردی روی میآورند (مدینا، ١٩٩٧؛ شنک و بلا، ٢٠١١).
در این نوشتار تلاش شده است ضمن پرهیز از اتخاذ رویکرد آسیب شناختی به مسئلۀ زباله گردی، هم بر نقش عوامل کلان زمینه ساز زیست غیررسمی زباله گردها تمرکز شود و هم بر نقش عاملیت های سطح خرد توجه شود؛ ازسویی، سهم عوامل فضایی، مناسبات قدرت و نقش حکمروایی شهری نیز مورد واکاوی قرار گیرد.
در بخش نخست ، زمینه های زیست غیررسمی زباله گردی در میان کارگران افغانستانی در تهران مورد واکاوی قرار گرفته است .
In Urban informality: Transnational perspectives from the Middle East, South Asia and Latin America, Edited by A.
Waste Pickers and Collectors in Delhi: Poverty and Environment in an Urban Informal Sector.
The Work and Lives of Street Waste Pickers in Pretoria—A Case Study of Recycling in South Africa’s Urban Informal Economy, Urban Forum, 22: 411- 430.