چکیده:
توسعه و تکامل فضای سایبری سبب ایجاد اشکال مختلفی از جرایم سایبری شده است. از این رو در دهههای اخیر کشورها برای مبارزه با جرایم سایبری در جهت تدوین معاهدات بینالمللی گام برداشتهاند. یکی از این معاهدات بینالمللی؛ معاهده جرایم سایبری شورای اروپا (کنوانسیون بوداپست) در سال 2001 میباشد که به عنوان نخستین معاهده در زمینه جرایم سایبری نگاشته شده است. این معاهده شامل اصول سیاست نمادین از جمله موارد زیر میباشد: اطمینان بخشیدن به مردم در جهت خنثی کردن سلاحهای جاسوسی سایبری، آموزش عمومی درباره جرایم سایبری، تلاشی به عنوان یک طرح برای دولت و به عنوان یک بازدارنده برای هر کسی که درصدد انجام فعالیتهایی از جرایم سایبری باشد. بررسی این سیاستهای نمادین سوالاتی را درباره اثر بخشی معاهده جرایم سایبری شورای اروپا و دیگر سیاستهایی که از جرایم سایبری بینالمللی جلوگیری میکنند و همچنین قابلیت اجرای قانون برای مبارزه با این مسئله و اینکه با گذشت چندین سال از ایجاد این معاهده، چرا هنوز معاهده از قدرت الزامآوری کافی برای اغلب کشورها برخوردار نیست و کشورها در تصویب آن مرددند، ایجاد میکند. بدین ترتیب این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی درصدد تبیین و شرح سیاستهای نمادین معاهده و پاسخگویی به سوالات طرح شده است.
The development and evolution of cyberspace has led to various forms of cybercrime. Thus, in recent decades, countries have taken steps to combat cybercrime with the codification of international treaties. One of these international treaties is the EU Cybercrime Treaty (Budapest Convention), which was ratified as the first cybercrime treaty in 2001. This article describes how the Convention contains the elements of symbolic policy: reassuring the public that action is being taken to thwart the arms of cybercrime, educating the public about cybercrime, acting as a model for state, and acting as a deterrent for those who are considering acts of cybercrime. The analysis raise questions about the effectiveness of this Treaty and other policies toward preventing international cybercrime and law enforcement’s ability to fight this problem. For example, to what extent is the law applicable to the fight against cybercrime and why, after many years of ratification, the treaty still lacks the necessary binding force, and most countries have doubts about its ratification. This descriptive-analytical study seeks to explain the symbolic policies of the treaty and answer those questions.
خلاصه ماشینی:
بررسی این سیاستهای نمادین سوالاتی را درباره اثر بخشی معاهده جرایم سایبری شورای اروپا و دیگر سیاستهایی که از جرایم سایبری بینالمللی جلوگیری میکنند و همچنین قابلیت اجرای قانون برای مبارزه با این مسئله و اینکه با گذشت چندین سال از ایجاد این معاهده، چرا هنوز معاهده از قدرت الزامآوری کافی برای اغلب کشورها برخوردار نیست و کشورها در تصویب آن مرددند، ایجاد میکند.
بدین معنی که «وقتی جرایم سایبری صورت میگیرند، این احتمال وجود دارد که بیشتر قوانین اعمال شوند و یا اینکه هیچ قانونی اعمال نشود و بدتر از این موارد این است که برای قانون گذاردن، مقابله کردن با افرادی که همواره راههای جدیدی برای ارتکاب به جرایم سایبری پیدا میکنند، سخت است»(Sinrod, & Reilly, 2000: 3).
این معاهده از کشورهای عضو و کشورهای ناظر خواسته است تا قوانین جدیدی را ایجاد کنند که به جرایم مختلف در اینترنت رسیدگی کنند و همکاری میان ادارات انتظامی کشورهای مختلف به منظور حفظ تحقیقات موثر در مورد مجرمان را افزایش دهند.
این تجزیه و تحلیل پرسشهایی در مورد اثر بخشی این معاهده و دیگر سیاستهای جلوگیری از جرایم سایبری و توانایی اجرای قانون برای مبارزه با این مشکل را مطرح میکند که به نظر میرسد این معاهده آنگونه که باید اثر بخشی قابل توجهی نداشته است.
اختلافات واضح و آشکار میان اعضا ناظران شورا در مورد مواردی که عنایت خاصی را مطرح میکنند وجود دارد براساس این معاهده ردیابی و محاکمه جرایم سایبری همچنان دشوار خواهد بود (Convention on Cyber crime Computer Fraud and Security, 2002: 4-5).