چکیده:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر ریسک ورشکستگی بر بازده موردانتظار سهامداران و یا بهعبارتدیگر قیمتگذاری ریسک ورشکستگی در سطح سهام انفرادی با استفاده از دادههای مربوط به سهام پذیرفتهشده در «بازار بورس اوراق بهادار تهران» است. در این راستا، نمونه آماری متشکل از 376 شرکت غیرمالی پذیرفتهشده در «بورس اوراق بهادار تهران» در بازه زمانی مهرماه 1387 تا آبانماه 1397 انتخاب و متغیر فاصله تا نکول، بهعنوان معیار سنجش ریسک ورشکستگی شرکتها با استفاده از مدل کیاموی. - مرتون و با روش حل معادلات همزمان برای تمامی شرکتهای نمونه و برای هر ماه محاسبه شد. برای بررسی نحوه تاثیر این متغیر بر بازده موردانتظار، روش رگرسیونهای فاما و مکبث مورداستفاده قرار گرفت و برای تخمین نرخ بازده موردانتظار از بازده محقق شرکتها برای دورههایی با طول متفاوت (یکماهه، ششماهه، یکساله و دوساله) استفاده شد؛ سپس رابطه فاصله تا نکول با بازدهی سهام، بهصورت منفرد و نیز در حضور سایر ویژگیهای موثر بر بازده شرکتها از جمله بتا، اندازه شرکت، ارزش دفتری به ارزش بازار و مومنتوم بازده، بهعنوان متغیرهای کنترلی بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد متغیر فاصله تا نکول به شکل معکوسی بر نرخ بازده موردانتظار شرکت تاثیر دارد؛ بهصورتی که هر چه فاصله تا نکول کمتر باشد و یا بهعبارتدیگر شرکت به درماندگی مالی و یا ورشستگی نزدیک تر باشد، نرخ بازده موردانتظار سهامداران برای سرمایهگذاری در سهام آن شرکت بزرگتر است؛ البته معناداری این اثر به طول دوره بازده اندازهگیریشده بهعنوان بازده موردانتظار شرکت بستگی دارد و حضور سایر متغیرهای کنترلی مثل اندازه و ارزش دفتری باعث کاهش معناداری این اثر میشود؛ همچنین نحوه تخمین نوسان بازدهی سهام بهعنوان یک متغیر موثر در تخمین فاصله تا نکول نقش موثری در معناداری این اثر در بازده های کوتاه مدت دارد
خلاصه ماشینی:
براي بررسي نحوه تأثير اين متغير بر بازده موردانتظار، روش رگرسيون هاي فاما و مکبث مورداستفاده قرار گرفت و براي تخمين نرخ بازده موردانتظار از بازده محقق شرکت ها براي دوره هايي با طول متفاوت (يک ماهه ، شش ماهه ، يک ساله و دوساله ) استفاده شد؛ سپس رابطه فاصله تا نکول با بازدهي سهام ، به صورت منفرد و نيز در حضور ساير ويژگيهاي مؤثر بر بازده شرکت ها از جمله بتا، اندازه شرکت ، ارزش دفتري به ارزش بازار و مومنتوم بازده ، به عنوان متغيرهاي کنترلي بررسي شد.
نتايج اين پژوهش نشان ميدهد متغير فاصله تا نکول به شکل معکوسي بر نرخ بازده موردانتظار شرکت تأثير دارد؛ به صورتي که هر چه فاصله تا نکول کمتر باشد و يا به عبارت ديگر شرکت به درماندگي مالي و يا ورشستگي نزديک تر باشد، نرخ بازده موردانتظار سهامداران براي سرمايه گذاري در سهام آن شرکت بزرگ تر است ؛ البته معناداري اين اثر به طول دوره بازده اندازه گيري شده به عنوان بازده موردانتظار شرکت بستگي دارد و حضور ساير متغيرهاي کنترلي مثل اندازه و ارزش دفتري باعث کاهش معناداري اين اثر ميشود؛ همچنين نحوه تخمين نوسان بازدهي سهام به عنوان يک متغير مؤثر در تخمين فاصله تا نکول نقش مؤثري در معناداري اين اثر در بازده هاي کوتاه مدت دارد.