چکیده:
شرح اینگونه از جایگاهاند در معماریها از گذشته تا هر سیکل متناوب دوره زمانی که باشندهی فضا در مورد آن معماری تفکر و خواستهای را از آن مورد معماری طلب نماید، با حرکات متعدد رفتاری فرد عجین شده است تا مطالعه گردد و رفع نیاز شود. حکم دایرهای قیود بنیادین۲ مدلی ست ملی و نمادین و کارساز است و بشدت در پیدایش و ادامه این همانیهای معماری تاثیرگذار بوده و خواهد بود. شعف مکان، مکانی ست معماری، مکان معماری، مکانی است، دارای ذهن و جسم و به طبع آن محرک و رویداد خاطره است که باز و بسته است که باز و بسته میشود، من در آنجا هستم در بالا یا پایین و یا در اینجا و خارج از آنجا هستم این تمایلات رفتاری دوسویه است فضا بین۳ و فضاست باشنده فضا و مکان فضاست که ارتباطات عاشقانهای باهم خواهند داشت و نوعی دلدادگی ست، اینگونه است که معماری پدید میآید. در این بین توده جسم و فضای غیرجسم که نوع مکان را شکل میدهند در سیکل دوره زمانها بر حسب احتیاجات متعدد فرد به عنوان باشندهی فضا دارای توالیت و تولیدیت است که در مفهوم بنای گذشته با مفهوم بنای امروزی ضرورت عرصههای اقامت و اشتغال بنا متغیر بوده و چیزهایی از آن تغییر کرده است و چیزهایی را نیز تغییر میدهند تمامی این کنکاشها جهت سوق و ذوق معماری برای ارضاء و تمایلات و لذتهای فرد بهرهبردار و الزام دهنده ضوابط مهندسی و تجربی ست که در بناهایی با مدل بدوی و ریشهای و بناهایی که از این قیود شرعا، حکما و عرفا به صورت مدلی نوین و نئوها شکلگرفتهاند را، چگونه و قانونمند شرح میدهند تا کهن و پایا، نوسازی وحشی، هم این وهم آن تا اینکه قانونمند شرح میدهند.
خلاصه ماشینی:
در این بین توده جسم و فضای غیرجسم که نوع مکان را شکل میدهند در سیکل دوره زمانها بر حسب احتیاجات متعدد فرد به عنوان باشندهی فضا دارای توالیت و تولیدیت است که در مفهوم بنای گذشته با مفهوم بنای امروزی ضرورت عرصههای اقامت و اشتغال بنا متغیر بوده و چیزهایی از آن تغییر کرده است و چیزهایی را نیز تغییر میدهند تمامی این کنکاشها جهت سوق و ذوق معماری برای ارضاء و تمایلات و لذتهای فرد بهرهبردار و الزام دهنده ضوابط مهندسی و تجربی ست که در بناهایی با مدل بدوی و ریشهای و بناهایی که از این قیود شرعاً، حکما و عرفا به صورت مدلی نوین و نئوها شکلگرفتهاند را، چگونه و قانونمند شرح میدهند تا کهن و پایا، نوسازی وحشی، هم این وهم آن تا اینکه قانونمند شرح میدهند.
با توجه به همساز بودن بنا با محیط پیرامونی خود و میزان سرانه استفاده کنندگان از آن و اصول انتخاب مناسب ساختمایه های ساخت و تکنیک های سازه و اندام ساختمان، سطوحی که مربوط به فیزیک توده کالبدهای بنا محسوب میشود نسبت به گذشته متغیر بوده و تا اندکی در کشورمان کاهش یافته است اما این روند کاهشی در سایر کشورهای توسعه یافته به جد تغییر کرده است، نیازها تغییر کرده اند و یا کاملتر شده اند، پاسخ ها تغییر کرده اند و یا کاملتر شده اند، سرانه استفاده هر شخص از فضا و تعداد اشخاص در هر فضا تغییر کرده است، هم ذات پنداری و دلپذیری کاربر با محیط زندگی اش در درون ودر برون غنای رنگ آن کاهش یافته لذا خانه به عنوان محیطی امن کمیت های بیشتری را طلب کرده است ونظام مند طراحی وساخته میشوند (طراحی بر حسب علم)5.