چکیده:
اعتراضات اجتماعی یکشبه ایجاد نمیشوند. اغلب اعتراضات اجتماعی، ریشههایی در پدیدههای عمیقتر فرهنگی، سیاسی، اقتصادی یا سایر حوزهها دارند. در فرانسه نیز مجموعه اعتراضاتی که آن را ذیل عنوان کلی «جلیقهزردها» میشناسیم، یکشبه ایجاد نشدند. در این مدت بیش از هزار نفر زخمی و بازداشت شدهاند. با این همه، خیابانهای بسیاری از شهرهای فرانسه ناآرام است. متن حاضر، ترجمهی مصاحبۀ مجلۀ Grozeille با ساموئل هیئت (Samuel Hayat) پژوهشگر مرکز ملی پژوهشهای علمی (CNRS) است که به تاریخ 6 ژانویه 2019 انجام شدهاست. وی در این مصاحبه، با تکیه بر مفهوم «اقتصاد اخلاقی» به عنوان مفهومی محوری، به تبیین چرایی شکلگیری و منطق گسترش و تداوم اعتراضات میپردازد. او به مسالهی انباشت مسائل ناشی از سیاستهای نئولیبرال در سطح جهانی به صورت عام و در کشور فرانسه به صورت خاص اشاره دارد و بخشی از دلایل این اعتراضات را به این مداخلات مرتبط میداند. از نظر هیئت، سیاستهای رسمی منجر به کاهش همبستگی اجتماعی، عکسالعمل اجتماعی گستردهای را در فرانسه به همراه داشته که یکی از مصادیق اخیر آن، شکلگیری اعتراضات موسوم به جلیقهزردهاست؛ اعتراضاتی که نوعی دفاع جامعه از جامعه به شمار میرود. او در ادامه، علاوه بر ابعاد محتوایی، به مساله «فرم» های جدید در اعتراضات جلیقهزردها نیز اشاره دارد و تحلیلی هر چند گذرا از این فرمهای جدید اعتراضات خیابانی به دست میدهد. ارائهی حدسهایی از آیندهی این جنبش اعتراضی، فراز دیگری از مصاحبه اوست.
Social protests do not happen overnight. Most social protests are rooted in deeper cultural, political, economic, or other phenomena. Also in France, the set of protests, which we know as the general title of "yellow vests", were not created overnight. More than a thousand people have been injured and detained during this period. However, the streets of many France cities are unstable. The current text is a translation of Grisaille’s interview with Samuel Hayat, a researcher at the National Center for Scientific Research (CNRS) on January 6, 2019. In this interview, he explores the reason for formation and the logic of the protests and the continuation of the protests, relying on the concept of "moral economy" as a central concept. He refers to the problem of the accumulation of issues arising from neoliberal policies at the global level in general and in France in particular, and attributes part of the reason for these protests to these interventions. According to the delegation, formal policies that have reduced social cohesion have triggered widespread social backlash in France, one of the most recent being the formation of protests called yellow vests, which are a form of community defense. In addition to the contextual dimension, he also addresses the issue of new forms in yellow vests protests, and provides a transient analysis of these new forms of street protests. Making some guesses about the future of this protest movement is another aspect of his interview.
خلاصه ماشینی:
ميان اين توده ها و جليقه زردها يک دنيا فاصله وجود دارد؛ ولي اين مقايسه مرا شگفت زده کرد و به نظرم آمد معتبر است ؛ زيرا تفاسيري که از جنبش جليقه زردها داده مي شود (به شورش ، شورش دهقانان متصف شده ، يا حتي همچون ابراز خشونت و خشم طبقاتي مردم تلقي شده است ) / همان تفاسيري هستند که براي اعتباردادن و بي اعتبارکردن شورش هاي مردمي قرن هجدهم استفاده مي شود.
ميان کاهش ماليات بر سوخت (شعار به صفر رسيدن تعداد بي خانمان ها SDF) و اعلاميه هايي دربارة اين که مهاجران بايد تاريخ فرانسه را بياموزند، چه ارتباطي وجود دارد؟ در واقع ، اين جنبه ها که ممکن است بسيار نامتجانس به نظر آيند، به نظرم بسيار گوياي آن چيزي هستند که تامپسون «اقتصاد اخلاقي » مي نامد؛ يعني شيوة مشخصي براي کارکرد در مناسبات اقتصادي مبتني بر اين ايده که ميان جماعت ساکنان اصول اخلاقي مشترکي وجود دارد و اينکه اين اصول بايد از سوي صاحب اقتدار تضمين شوند و اگر زير پا گذاشته شدند او بايد مداخله کند.
پرسش : وقتي از پوپوليسم در جنبش جليقه زردها سخن مي گوييم ، با توجه به اينکه خود جليقه زردها ايده اي بسيار مشخص از ماهيت و اهدافشان دارند- ايده اي که مردم آن را مي سازند-، آيا مرتکب يک خطاي تفسيري نمي شويم ؟ آيا واقعيت تجمع از يک سناريوي نامنظم پيروي نمي کند؛ سناريويي که در آن فردي در ويدئو دل زدگي و نفرتش را بيان مي کند و اين براي نخستين بار به منظور بسيج شدن حول يک ناراحتي جمعي فرصتي را به دست مي دهد؟ پاسخ : به خوبي قابل درک است که فريادهاي خشمگين به اين دليل بازتاب مي يابند که ارزش هاي مشترکي وجود دارد که يک اقتصاد اخلاقي را شکل مي دهند و اين اقتصاد اخلاقي در اجتماعي (با مردم ) ريشه دارد.