چکیده:
در حالی که دانشگاههای بسیاری در کشورهای مختلف برای جذب دانشجوی خارجی تلاش میکنند، تنها دانشگاههایی خاص در این زمینه موفقیتهایی را کسب میکنند. علیرغم آن که در برنامههای جمهوری اسلامی ایران بر جذب دانشجویان خارجی تاکید شده است، دانشگاههای کشور، موفقیت چندانی در این حوزه نداشتهاند. این پایاننامه، یافتن عوامل اصلی موفقیت دانشگاههای کشور را وجهه همت قرار میدهد. مطالعه سوابق بیانگر آن است که دانشگاههایی که در کشورهایی که ساختار حکومتی خاص، برندی مشخص داشته-اند از بخت بیشتری برای جذب دانشجوی خارجی برخوردار بودهاند. بیتردید البته اثرات آن دانشگاهها را در زمینههای آموزش و پژوهش نمیتوان در نظر نگرفت. با توجه به این ملاحظات در این رساله به اثر ساختار حکومتی، برند و جایگاه علمی دانشگاه در جذب دانشجوی خارجی پرداخته میشود. برای این منظور با مراجعه به آمار و اطلاعات 23 کشوری که کم و بیش در حوزه جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران قرار دارند و تا حدودی ویژگیهایی مشترک با کشور ما دارند و رتبهبندی دانشگاههای آنها (البته به لحاظ آمار کشور) و با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی مدل کلیات عوامل جذب دانشجویان خارجی طراحی میشود. بنابراین مدل، اثر ساختار حکومتی و برند ملی همراه با توانمندی دانشگاهها در قابلیت جذب دانشجوی خارجی بوسیله آنها تایید میشود.
While many universities in different countries strive to attract international students, only certain universities succeed. Iranian universities have not had much success in this field, despite the emphasis being placed on foreign students' programs in the Islamic Republic of Iran. This dissertation highlights the key factors behind the success of the country's universities. A study of the records shows that universities in countries with specific brand structure have a greater chance of attracting international students. Of course, the impact of those universities on education and research cannot be taken into account. With these considerations in mind, this paper examines the impact of government structure, brand and academic status on the attraction of international students. For this purpose, referring to the statistics and information of 23 countries that are more or less in the geographical area of the Islamic Republic of Iran, which have some features in common with our country, ranking their universities (of course in terms of country statistics) and Using the partial least squares method, the general attraction model of international students is designed. Therefore, the model confirms the effect of government structure and national brand along with the ability of universities to attract foreign students.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله بر آن است که با بررسي سياستها و خطمشيهاي تدوينشده کشورهاي جهان پرداخته و سپس عوامل تأثيرگذاري همچون وضعيت دموکراسي، برند ملي و جايگاه علمي کشورها و شاخصهاي آنها برجذب دانشجويان بين-المللي پرداخته شود تا درنهايت بتوان الگوي سياستگذاري مناسبي جهت جذب دانشجويان بينالمللي در ايران تدوين کرد تا سياستگذاران و خطمشيگذاران دولتي و غيردولتي بخش آموزش عالي از آن بهرهمند شوند.
پديده تحصيل دانشجويان در سرزمينهاي ديگر ازجمله متغيرهاي مهم و موثر در نظام آموزش عالي محسوب ميشود و منشأ آثار متنوع سياسي، اقتصادي و فرهنگ است و امروزه به يکي از اولويتهاي اصلي سياستگذاران دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي بدل شده است، بهطوريکه دانشگاهها براي کسب اعتبار و وجهه ملي، کسب درآمدهاي اقتصادي، بالا بردن کيفيت آموزش، درک اجتماعي- فرهنگي، خوشنامي و عوامل ديگري به سمت اين سياست سوق يافتهاند (فتحي و اجارگاه و ديگران،1390 : 66).
نتيجهگيري از پرسش اصلي سوم پژوهش، رتبه علمي دانشگاهها و شاخصهاي آن اعم از سرانه عملکرد دانشگاهها، درآمد حاصل از صنعت، پژوهش، آموزش و چشمانداز بينالمللي بر سياستگذاري جذب دانشجويان بينالمللي تأثيرگذار است؟ طبق نتايج بهدستآمده از تجزيهوتحليل نشان ميدهد که مرتبه علمي دانشگاهها در سطح اطمينان 95 درصد داراي ضريب معناداري بيشتر از 1.
The Determinants of international mobility of Students CESIJO Working Paper: Economics of Education (8-48).
Higher education and international student mobility in the global knowledge economy: revised and updated.