چکیده:
در حقوق بینالملل معاصر، میتوان منطقه پرواز ممنوع را به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای حمایتی در مخاصمات مسلحانه داخلی و بینالمللی دانست. با اهمیت یافتن روزافزون حقوق بشر در عرصههای داخلی و بینالمللی، جامعه جهانی خواستار واکنش سریعتر و قاطعتر نهادهای بینالمللی، به ویژه شورای امنیت در موارد نقض جدی و فاحش این حقوق است. ایجاد مناطق پرواز ممنوع را باید سازوکاری در راستای تحقق موضوع مذکور دانست و برای شناخت و تجزیه و تحلیل نظام حقوقی حاکم بر این مناطق میتوان از دو سنجۀ مهم حفظ صلح و امنیت بینالمللی و رعایت حقوق بینالملل بشر و بشردوستانه بهره گرفت. عراق، یوگسلاوی سابق و لیبی از مهمترین مصادیق ایجاد چنین مناطقی به شمار میروند. علیرغم اینکه ایجاد منطقه پرواز ممنوع درعراق از هیچگونه مبنای صریحی در قطعنامههای شورای امنیت برخوردار نبود، اما ایجاد این منطقه بر فراز قلمرو یوگسلاوی سابق و لیبی را باید مستند به قطعنامههای شورای امنیت دانست. بررسی مبانی حقوقی ایجاد مناطق پرواز ممنوع و میزان موفقیت و سودمندی چنین اقدامی در حمایت از غیرنظامیان از جمله موضوعاتی هستند که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
In contemporary International Law, known as one of the most important protective mechanisms, no-fly zone, in both international and non-international armed conflicts. With the rising importance of human rights in the domestic and international law, the international community calls for quicker and more crucial response of international institutions, particularly the UN Security Council, in the serious and egregious violations of the law . Establishing no-fly zones must be considered in order to fulfillment above mentioned matter, and maintaining international peace and security and respect to human rights and humanitarian international law are important two measures to recognition and analysis the legal system governing on these zones. Iraq, the former Yugoslavia and Libya are among the most important examples of the creation of such areas. However establishing a no fly zone in Iraq had any explicit grounds in Security Council resolutions, but establishing a no fly zone above territories of the former Yugoslavia and Libya must be based on Security Council resolutions. Considering legal basis of establishing no fly zones and the extent of the success and efficiency of this measure in protecting civilians are the issues that are considered in this article.
خلاصه ماشینی:
بـا بررسـي وضـعيت منطقه پرواز ممنوع در رويه شوراي امنيت ، مهم ترين سوالاتي که در ذهن مطرح ميشود، اين است که نظام حقوقي حاکم بر اين مناطق و همچنين مبناي حقوقي آنها چيست ؟ با توجه بـه حاکم بودن اصول عدم مداخله و احترام به حاکميت دولت ها در جامعه بين المللـي ، آيـا ايجـاد چنين مناطقي ميتواند از مشروعيت برخوردار باشد؟ با توجه بـه اينکـه ايجـاد منطقـه پـرواز ممنوع يکي از سازوکارهاي مناسب با هدف تحقق مداخله بشردوستانه اسـت ، در ايـن مقالـه سعي شده است که مباني حقوقي مناطق پرواز ممنوع و همچنـين ارتبـاط آن بـا مـشروعيت مداخله بشردوستانه ، دکترين مسؤوليت حمايت و محتواي قطعنامه هاي صادره توسط شـوراي امنيت در خصوص بحران هاي عراق ، يوگسلاوي سابق و ليبي مورد بررسي قرار گيرند.
Schmitt, “Wings over Libya: the no-fly zone in legal perspective”, The Yale journal of international law 36 (2011), 46.
Nancy D Arnison, “International Law and Non-Intervention: When do Humanitarian Concerns Supersede Sovereignty?” The Fletcher Forum, Sais Review, A Journal of International Affairs 13:1, 1993), 200.
سوالاتي از اين قبيل که آيا اساسا مداخله بشردوستانه داراي مباني حقوقي در حقوق بين الملل اسـت ؟ و اينکـه آيـا زمـاني کـه دولت ها حقوق بشري شهروندان خود را نقض ميکنند و حتي اوليه ترين حقوق انساني را نيـز محترم نميشمارند، ميتوان اصول حاکميت و عدم مداخله در امور داخلي کـشورها را ناديـده انگاشت و توسل به زور را مجاز شمرد؟ در واقع ، بايد اشاره نمود که مهـم تـرين اصـولي کـه مشروعيت مداخلات بشردوستانه به طور کلي ، و ايجاد مناطق پرواز ممنوع به طور خاص را به چالش ميکشاند، اصول عدم مداخله و احترام به حاکميت يک کشور است .