چکیده:
با پایان قرن بیستم، این واقعیت بر همگان آشکار است که الگوی دولت متمرکز دچار بحران است. در حالی که تمرکز زدایی قبلا با بحث سبکهای اداری مرتبط بود . امروزه این امر با بحث حکمرانی مطلوب، کارایی و دموکراسی گره خورده و از روش حکومت کردن به روش زندگی کردن تبدیل شده است. از جمله کشورهای موفق در این حوزه کشور ژاپن است. سوالاتی که در خصوص حکومت محلی در ژاپن مطرح میشود، عبارتند از: وضعیت حکومت محلی در این کشور به چه نحوی است؟ مبنای مشروعیت آن چیست؟ از چه صلاحیتهایی در اعمال قدرت عمومی برخوردار است؟ و نوع رابطه حکومت مرکزی و محلی و نحوه نظارت بر نهادهای محلی چگونه است؟ این مقاله از طریق جمعآوری دادهها از منابع حقوقی مختلف و با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به سوالات مذکور است. دولت ژاپن در مسیر توسعه ملی، نقش و صلاحیت گستردهای برای حکومتهای محلی قایل شده است و از طریق سازوکار نظارتی دقیق، باعث کارامدی و اثربخشی آن شده است. به گونهای که دولت ملی صرفا مسئول انجام وظایف ذیل میباشد: 1. امور مربوط به ژاپن به عنوان یک ملت در جامعه بینالمللی؛ 2. امور مربوط به فعالیتهای مختلف مردم ژاپن که بایستی به صورت یکسان و در سطح ملی انجام شود؛ 3. اجرای سیاستها و پروژههایی که بایستی از منظر ملی یا در سطح و مقیاس ملی انجام شود. امری که میتواند برای نظام حقوقی- سیاسی کشور ما در مدیریت محلی بسیار مفید و موثر باشد.
خلاصه ماشینی:
مبنا و پایه حکومت محلی در ژاپن ، قانون اساسی ملی (مصوب ١٩٤٦) است که حکومت محلی را به عنوان پایه ای برای دموکراسی میشناسد و به صورت صریح آن را به عنوان بخشی از نظام ملی حاکمیت قرار داده و استقلال آنها را تضمین میکند و تضمین این استقلال در ساختار، پرسنل ، بودجه و صلاحیت صورت میگیرد.
(٢-١ :٢٠١٦,National Assembly) برای اعمال غیرمستقیم قدرت عمومی محلی، در ژاپن دو نوع نهاد محلی وجود دارد: دسته اول نهادهای اجرایی هستند که شامل فرمانداران و شهرداران و زیرشاخه های آنها و همین طور کمیته های اداری هستند.
این قانون هم چنین وضعیت نهادهای محلی، شامل روابطشان با حکومت مرکزی و با دیگر مقامات محلی را مشخص میکند و مقررات قانونی برای امور مالی آنها و دیگر موضوعات مهم اداری است .
با استفاده از این صلاحیت عام، علاوه بر اختیارات اعطا شده توسط قوانین مجزا، شهرستانها و شهرداریها به عنوان نهادهای اداری فراگیر عمل میکنند تا فعالیت های مختلفی که برای ساکنین آن مناطق ضروری تشخیص داده میشود را انجام دهند (١٩٩٨٢,Newman).
برخی از اختیارات مهم آنها عبارتند از: تصویب آیین نامه ها، تهیه پیش نویس بودجه ، ارائه لوایح و انتصاب و اخراج اعضای ١ کمیته های اداری از جمله هیأت آموزشی و کمیته امنیت عمومی و همین طور، مشاور فرمانداران ، نماینده شهرداران، حسابرس، خزانه دار و دیگر مقامات رسمی نهادهای محلی مربوطه ؛ علاوه بر این اختیارات، فرمانداران و شهرداران در قبال اجرای همه امور نهاد محلی بجز امور شورای منتخب و کمیته های اداری، مسئول هستند.